Thursday, 28 April 2016
444
jjjh
الان داشتم غذا و نهار میخوردم وسطش آب خوردم فکری به نظرم رسید البته نه اینکه بخوری بعد روش آب بخوری اینطوری من گشنه ترم میشم و راه باز میشه انگار در حالات مو ولی حدیث هست که آقا برای سه چیز معده ات رو تقسیم کن موقع خوردن آب و هوا و غذا و سه قسمش کن یادمه بابام بهم وقتی کوچیک بودم میگفتش که علی (آقا) خلاصه نیم ساعت یا یک ساعت قبل و بعد از غذا خوردن نباید آب بخوری!!!
بعد من یه فکری به نظرم رسید چون میدونی من یه خورده چاقم بعد این که دو سوم بدن رو قبلش آب بخورم تا پر بشه بعد یک سومش رو بزارم برای هوا و غذا. چه طووره؟؟؟یا زهراء(س)
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
wwws
حالا که اینطوری شد یادم اومد تو اون خونه درمورد منبرم صحبت شد که بله اولین کسی که رفت بالاش همین شیطانه ابلیس بود و نحسه بالا رفتن ولی خوب میرند بر حسب عادت و وقتی رفتی دیگه شیطان خودشون جمع میشن دوربرت خلاصه یه مسئله ی دیگم که یادم پست دادن و مسئول کردن و مسئولیت بخشیدن به یارو بود که اگه دکتر بده چون انتظاری هست از مردم ما بدبخت میشیم به همین راحتی و دین و دنیامون میریزه به هم که اینو هم گفتم تا حالا یکی اومد سینه ای زد چه میدونم نوحه ای خوند که نباید مسولیت بهش بدن باید کارشناسی بشه و همین حرفا رو میزدم که دیگه اینجا بازترش کردم..
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
seswa
حیفشه حرومش کنم تو پرشین وبلاگ
خلاصه نگا کن همون حدیثه بود که گفتیم که اگه پرنده ای چرنده ای خزنده ای ذکر خدا رو فراموش کنه شکار میشه و گفتیم موقع فرار از حریف اگه صداش دراومد که هیچ وگرنه شکار میشه همینا رو داشتیم میگفتیم دیگه چون ذکر خداگویی پرنده و چرنده و خزنده و ... با صداشه و ناله اش مثلا میمون ها نگاه کنید چقدر جیغ میکشن و کمتر شکار میشن اصلا حیوانات پرسرو صدا همینطورن و میمرند تا شکار شن حالا این رفتم تو کامپیوتر خواهرم شانسکی پیداش کردم برای فقط شمای عزیز تا ببینی حقیقت رو که صداش بچه خرسه درمیاد و شانس میاره!!!ظاهرا استادشون اینو گذاشته بوده تو پی سیش منم دزدیدمش حالا یا استاده خیلی باحال بوده و از آینده خبر داشته چون ماجرا بر میگرده ظاهرا به عقبتر از نوشته ی مو و خلاصه هنوز در نخوندن وبلاگ
مو و بازدید کم مظلومیم...
http://www.aparat.com/v/184260348236f9554fe9375772ff966e1139
آمدم بزارم بعداز آپلود گفته قبلا بارگزاری شده این ویدیو کاشکی یه اکشنی چیزی میزاشتم اولش با اسم وبلاگ خودم هم مینوشتم توش تا دست هیشکی بهش نرسد...
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
333ss
یه دستور العملی بود نمی دونم کجا خوندمش به نام حدیث عنوان بصری که رفتم پایگاه گیر آوردمش و خریدم اومدم خونه که رویش نوشته دستورالعمل امام صادق(ع) به اراده کنندگان سیر و سلوک الی الله به همراه زیارت عاشورا که قیمتش هم 250 تومن هست یادمه پول خورد نداشتم محبور شدم یه کتاب در مورد جن هم بخرمنگرانفعلا اگه خواستین بخرین و من شنیده بودم اونموقع که آقای قاضی (ع) اون عارف و مرد کامل توصیه کرده بوده طبق نوشته ی خود کتابچه که توصیه می کرد که خدیث عنوان بصری را بنویسید و بدان عمل کنید و همراه خود داشته باشید و هفته ای یکی دوبار آنرا مطالعه کنید. اینو شنیده بودم جای دیگه و هرچه متن حدیث عنوان بصری رو سرچ کردم توی اینترنت من که خودم نیافتم حالا یا بلد نبودم یا چیزی و البته من سطحی میخونم مثل همون دعای صحیفه و خدا کنه من این چیزا رو میگم جر و دعوا درست نشه چون دیگه میل ندارم برم حدیث بخونم و این دعای صحیفه یا مکر شیطانه یا لعنت شما یا حسادته وگرنه من در سطح ها گیر میدم و به عمقش فعلا فکر نمی کنم چون میترسم که خیالات ورم داره و دروغ بگم اصلا همین سطح نویسی ام هم مشکل داره ولی دیگه ضایه است که میگم وگرنه چیزی نیست.
خلاصه تو همین کتابچه داشتم میخوندم حالا بزار عبارتشو پیدا کنم.................
آهان میگوید که ....چون خداوند بنده را به این سه خصلت گرامی داشت دنیا و البلیس و مردم در نظرش بی مقدار می گردند و به خاطر زیاده طلبی و فخر فروشی به یه دنبال دنیا نمی رود و آنچه نزد مردم...
خلاصه اگه جذابه باید بری خودت پیدا کنی برای خودت و من اول و آخرش رو بریدم برای همین و باور کن حتی توی ذهنم هم نیست و یادمم نیست که بعدش و قبلش چی بوده فقط میخواستم ابلیس رو که چک کردم کلمه ی ابلیس بود توی متن عربی حدیث عنوان بصری بودش خلاصه فهمیدم که دنیا و شیطان که نه ابلیس که اقدر طرفداریش کردم متاسفانه همینه و شیطانه و هیچ وقت آدم بشو نیست مثل دنیا مثل مردم ما وقتی میگیم مردم یه چیز کثیفی از توش در میاد همین مردم نبودند که امام حسین رو کشتند و امام های دیگر!!! خلاصه همینطوره دیگه دینا و ابلیس و مردم این سه تا رو داشته باش که دنیا خوبی هایی هم داره دنیا زن داره پول توشه زیورداره و جذابیت ولی وقتی حرف آخرت میشه یه چیز دیگست.
این یکی یکی دیگری هم که جلب توجه می کرد برام تو سطح خونی همون اول این حدیث عنوان بصری یه نکته ی دیگش بود که امام می فرماید که (مبادا چیزی را بخوری که اشتها نداری چرا که حماقت و نادانی را به بار می آورد.) یعنی چی؟ یه موقع آدم گشنشه و گرسته است ولی منظورش این نیست که تا گرسنه نشدی نخور این یه نکته ی دیگری است که در ادامه حدیث این رو هم میگوید بلکه می فرماید تا اشتها نداری نخور مثلا من دوست ندارم آبگوشت رو مثال می زنم ها ولی خیلی هم ممکنه گرسنه باشم ولی اشتهاشو ندارم حالا شما شاید بگی شکم گرسنه که این چیزا سرش نمیشه ولی نه دیگه برو به جاش نون بخور که دیگه این چیزا پیدا نمیشه چون مردم دیگه شکمشون پره الحمدالله در جاهایی مثلا میری مهمونه و گرسنه ای ولی اشتها نداری انگار حالت رو بهم میزنه غذا گیر بدی و بخوری این نادون میشی ولی گفتم که در ادامه هم در حدیث هست که تا گرسنه نشدی چیزی نخور که این دیگه سختر از اولی است.
من خودم در سنی که الان هستم از کلم پلو و مثلا سالاد اولویه و یه چیز دیگم بود یادم رفت........آهان زیتون که خدا بهش قسم خورده رو من نمیخورم توی ذائقم نیست کوچیک بودم نخوردم حالام نمیخورم ولی بابام میخوره مثلا آقا خوشم نمیاد برقصم اگه برقصم نادون میشم ولی ممکنه یه حالی پیداکنم از خوشی که معلوم نیست روحانیه خوشی یا شیطنتی خوشی که یه قری بدم حال نه توی این ماه محرم ها آقا دوست نداره این درمورد غذاش صدق میکردها ولی غذای روح هم داریم بله.حالا بعضی ها میگن یعنی چه دوست نداری زن باید تابع مرد باشه هر چی زنت درست کرد باید بخوری نه باید زن غذاهای خوشمزه درست کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
البته جدیدا به خاطر چاقی البته یا عناصر شیمیایی دیگر میل به همونام ندارم مثلا سالاد بعضی موقع ها اشتها ندارم بخورم و مامان میگه بخور میگم نه نمیتونم یا بابام میگه اگه فلان غذا رو بخورم تا صبح رو کله باید وایسم یا یه همچین چیزایی خودش آدم میدونه بعضی چیزا اینم هست ولی زور که نیست
یا با یکی از پسر عمه هام که اسمش علی هه مثل من بهم میگفت شوخی می کردا سر سفره وقتی دیگه نمیخوردم و میخواستم پاشم برم به طنز میگفت علی بخور بخور که تا شب تا صبخ شایدم میگف چیزی گیرت نمیاد چی میخوای بخوریم تا اون موقع! یه همچین چیزایی میگفت..و از دائم السیر بودن مو خبر نداشت من هر موقغ گشنه نشدم سر یخچالم و دیگه اصلا به خاطر قندشه چیشه که کیک شکلاتی هم هست تو خونه ولی نمیخورم البته صورت کیک های بیرون و شیرینی های بیرون رو بهم نشون دادند تو اون خونه خالی که دیگه اصلا نمیخورم و البته میل ندارم و سوزانده نمیشه باید دفع بشه مستقیما و میدونم شاید که چه کثافاتی اند مثل همون دفع شده هه هست این کیک ها و شیرینی های بیرون ببخشید حالتون رو بهم زدم ها...حالا شیرینی هم ن مخصوصا کیک که نشونم دادن که برای فردی مثل من از بیرون براش بیارن میل هم داشته باشم نخورم که نخورم که نخورم در حالیکه قبلا زیاد میخوردم و اسراف میشد.
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=934&articleID=258214
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
333e
خلاصه ش اینکه آقا میگن روایته حیواناتی که ذکر خدا نمیگویند به قتل می رسند اولا این چون ما درمورد ذکر حیوان صحبت کردیم بود دوما خودت نری دنبال مرغی بگیری بعد بکشیش بگی نشد ها قاتل قاتل قاتل...حالا چی؟
اینکه آقا فقط دندون ما امثال ما رو خراب می کنن تا توش میکروفون جاسازی کنن خوب خیوانات هم همینکارو بکنن دیگه گرفتی چی شد؟؟
آره دیگه تو دندون خرسی چه میدونم یوزپلنگی که میخواد شکار بشه اصن بهتر بگم شیر که کرد دنبال نمی دونم چی میگن گوزن توی دندانش جاساری بکنن موقع فرار میبیننذ که این چیزی نمیگه قبل مرگ و شکار شدندش و میمیره و خورده میشه ولی اگه آهی کشید فرار میکنه از دست شیر حالا برین امتحانش بکنید تو این اوضاع 99% مردم که زنده هستند جنبششون بیکار نشینن این آمریکایی ها چون اینجا داره گوزن ها هم منقرض میشن برن تو آفریقا اصلا اگه چیزی به نام نمی دونم علمی صلحی مستندی چیزی باقی مونده کار شاخی هم نیستا معلومه..
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
e3e2
امروز حال کردم یعنی داشتم یعنی هوس کردم برم صحیفه باز کنم و از اولش بخونم نکته برای فکر کردن زیاده اگه عقلت برسه ولی گفتم برای تخلیه ی فکر دو نکته رو لحاظ کنم و بگویم اول اینکه
حمدی رو بگویم و بدی به من تا بگم ای خدا که باعث بخشش او و طاعتش شود خوب این یعنی چه چرا نگفته اولا بخشش خودت بشود گفته بخشش او مگه دعوای زن و شوهریه که خدای دوم شوهره!!! دوما حمد میتونه باعث طاعت خدا بشود و بخشش البته حمدی که خودش بدهد نه ما همینطوری بگیم و سیمه وصل نباشه همینطوری
نکته ی دومی که فهمیدم در مورد همین سیاست هست که آقا حدیثه برای خودشم معتبر که اگه فلان کارهارو بکنیم در درجه ی پیغبر خدا (ص) قرار میگیریم بعد توی دعا سیاست رو میشکونه و می فرمایند که (البته در دعای دوم صحیفه ها) که :
بار الها مرتبه ی او را به سبب زحماتی که در راه تو کشید(پیامبر عظیم شان(ص)) به بالاترین درجات بهشت بالا بر تا اندازه ای ککه هیچ کس در هیچ مقام ومنزلت با او یکسان نباشد.
حالا ظلم نیست این دعا رو نخونیم و مرتبه ی ای که خود پیامبر مظلوم میخواد خودش به دست خودش بعضی ها رو بالا ببره تا کنار خودش رو دعا کنیم که باز به سبب امام سجا (ع) و دعایی که کرده بالاتر باشند که دست هیچ احد الناسی بهشون نرسه و جدا بایفتیم و بهشتم میگن بالانرین لذتش رسیدن به اولیا و محشور شدن با اون هاست و قدم زدن با اون ها.حالا ظلم نیست این دعا رو نخونیم... ... ...
یعنی اگه اینجوریه که حدیث میگه یعنی مقام و بهشت پیغمبر رو بیاریم پایین اصلا...ولی اینطوریم نیست ولی توی دنیای سیاست هست.
یه نکته ای دیگه ی هم که فهمیدم اینه که نوشته و توسعوا فی رزقه فلم یشکروه و بعدش که یعنی اگه از روزی او فراخی می یافتیم و شکر خدا رو نمیکردند و ما نمی کردیم میشدیم مثل حیوانات و از حد حیوانیت یعنی همون انسانیت خویش خارج میشدیم بعد نوشته در دعای اول صحیفه رو میگما که جنان می بود که در کتاب محکمش فرموده که (ان هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا) خوب حالا تو کتاب دینی ما چی نوشته؟ نوشته خدا همه ی موجودات را هدایت عام یا خاص میکنه و از این خرفا که هدایت خاص شامل ماست پس اگه هدایته اون حیوانه پس چرا گفته بل هم اضل؟؟ دوما حالا ما اقدر پایینه سطحمون که بحث می کنیما دوما اینکه شاید میخواد هدایت عام رو با هدایت خاص دعوا باندازه که زمین تا آسمون فرق داره و انسان میتونه هدایت عام حیوانی هم داشته باشه ولی جز گمراهی نیست و بدتر اصلا انگار گفته اضل یعنی بدتر از هدایت اون ها ست اگه واقعا هدایت شدند که مثلا بچه به دنیا بیاره یا درخته ثمره بده البته نباید درخت رو قاطی کرد با اون حیوان چون توی بهشت درخت هست...ما نرفتیم ولی جنات که میگن
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
dwxw
دو تا داستان بگم دلمون باز شه یکی اینکه کوچیک بودم بالای خونمون یه زمینی بود افتاده بود و خوار و از این گل های بی بو معمولا پس از باران و بهار در میومد و ما میرفتیم بازی و گردشت یعنی همه جا بودیم تو کوچه خلاصه مامانم میگه 5سالت بود که اینطوری شد حالا چطور اینکه (خیلی با آب و تابه؟؟) خلاصه ش اینکه دوستم گفت بیا بریم خونه ی مورچه ها رو خراب کنیم و من باید گوش میدادم چون سیاست بود اولا دوما بزرگتر بود و رئیس بچه ها و یه روز دو تایی حالا با هم افتاده بودیم وگرنه اون خودش دوست اختصاصی داشت خلاصه سنگ ورداشت و زد و ول کرد روی خونه ی مورچه ها به منم گفت منم ورداشته یه سنگی که بزرگتر از کف دو دستام بود زورم هم بش میرسید خلاصه رفتم بالای سر خونه شون وایسادم و مکثی کردم که باندازم یا نه و تو فکر بودم که از دستم ول شد و افتاد روی پام و خلاصه اومدم خونه با گریه و زاری بعد با باندیی بستن پام ناخنم هم شکسته بود و من گریه می کردم و تا یه دو هفته ای مامانم دستمو میگرفت خود مامانم که میگفت بغلت میکردم میبردم مدرسه شون و منم خوشحال بودم از اینکه اول مورد توجه شدم دوم مهدکودک نمیرم شایدم که نه ولی حالا محض احتیاط که همراشم سرکار!!خلاصه منم دیگه از این غلطا نکردم..امتحان وسوسه ای در معصومیت بود؟!...1./
دوم اینه که آقای فاطمی نیا تعریف می کرد که یکی میره نزد پادشاهی یه سیبی میوه ای پادشاهه بهش میده بعد این یارو همونجا میخوره میاد بیرون بهش یکی میگه سلطان و پادشاه که چیزی بهت داد باید بزاریش تو جیبت بعدا بخوریش خلاصه دفعه ی بعد میره پیش پادشاه بهش کوفته میده اینم میزارتش تو جیبیش. ه ه
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
t5dm,
الان داشتم یک سخترانی از آیت الله قاطمی نیا گوش میدادم تموم نشده ارضا شدم ببخشید که نمیتونم همشو بگم یا پیاده کنم بنویسم ولی لینک دانلودشو سعی می کنم بزارم:
ولی نه حسش نیست:
می فرمود که ائمه رو براشون ربی بزارید بعد هر چقدر میخواهید بالاشون ببرید مثلا بگید میتونن مرده زنده کنند و تمام علوم رو دارند این یک دوم اینکه حدیثی برای یکی که ادعاش شد در مورد این سخن که ربی قرار بدهیم و بالاشون ببریم اینکه جواب دادن شما غیر از یک الف عیر معطوفه در مورد ما اهل بیت می دانید مثلا سلمان (ع) چند تا حرف دیگه هم یادشون داده بودند بعد چند تا داستان گفتند که این قرآن میزاریم روی سر و میگیم بعلی بعلی اینا راخت به دست ما نرسیده کلی علما زخمت کشیدن ورنج بردن که ما ساده میگیم بعد چند تا داستان رو تعریف کردند مثلا قلان عالم دست راستش از کار میافتاده با دست چپ مینوشته و قلم میزده تا آخر عمر حتی سینه اش هم پینه بسته بوده خلاصه اینم از این یا یه داستان دیگه که خون باید گریه کرد اینکه یه عالم یه کتاب شیعی رو در دست یه سنی ناصبی که این سنی ها فرق دارند با بقیه میبینه و میخواد ازش که اینو چی میگن بازنویسی کنه و اون موقع هم از این دستگاههای کپی و عکسبرداری که نبوده خلاصه اینم قبول نمیکنه بعد بهش میگوید که خوب من یک سال خدمت به تو میکنم که تو این کتاب رو بهم بدی یعنی یک سال میرم نون و ماست برات میخرم بعد قبول میکنه و اینو میگره کتابرو و خلاصه داستانی داشته که میره تو کشتی ومیافته توی آب وخودش رو پرتاب میکنه درون آب و ... میگفتش که این تازه در مورد همون الف هست که انسان مثلا یه میله داشته باشه و الف میسازه یه خورده کجش میکنه میشه ب و یه خورده کج تر میشه دال و تقریبا با میله میشه ساخت خلاصه این همه تلاش کردند در مورد همین الف بوده و سنی هام خیلی هاشون این الف رو بلندند حالا به روی خودشون نمی آرند هیچ بعد میگفت که این سنی های عربستانی اینا جو حاکم بر دتیا نمیزاره وگرنه اعلام میکردند این شیوخشون که هر کس کتاب الغدیر رو داشته باشه اعدام داره و باید بسوزونینش بعد یکی از خودشون میگه اینا که همش از علمای سنی خودمون هست و از این حرفا میتونید خودتون گوش بدید!!!!!!!!!!!!!!!!
البته من تا آخرشو گوش ندادم ولی شما میتونید از این لینک دانلود کنید
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ffrfrf
یکی دیگر از اسرار مهم که فاش کردم و لزومی هم نداشت و در موردش صحبت کردم تو اون خونه خالی دیگرمون در مورد درد بود که آقا درد یعنی خدا قبلا هم در موردش صحبت شد توی وبلاگ دیگرم که پاک شده یعنی پاکش کردم خلاصه من سیاستم این بود یه زمانی که به درد کم بازی میکردم مثلا خارش شما وقتی دستت میخواره چه میکنی؟ زنونه یا مردونه میخارونیش؟؟ اینا مورد توجه دشمنن ولی ما درمورد این صحبت نمی کنیم و نمیگیم ماشین نمی دونم چی تراش بکش به سر و صورت به نام صاحب درد که خدا است درد خودش میاد سراغت مثلا پیرمرد زنا که پاشون درد میکنه میسازند یعنی دارند به خدا نزدیک میشن که اینا رو هم میگفتم بعضی ها دردشون که گرفت بیهوش میشن بعضی ها ذکر میگن بعضضی ها بی توجه اند که خدا داره بهشون صحبت میکنه درد کم رو میگماا ولی بعضی ها وسواس دارند که آقا برای این که این طور شد فلان که این خطرناکه وسواس رو میگم دردت اومد با خدا صحبت کن مثلا قلب سمت راست که قلب تو نیست قلب صاحب نفسه ناراحتش نکن وسواس هم نداشته باش یا پای راست که بعضی موقع ها بی حس میشه وگرنه تو ماشین هم بشینی پات تکون نخوره خودش خواب میره این نباید وسواس بشه که دلیل داره با خدا باش و خدایی کن فعلا سیاست اینه عوضش کنی به من ربطی نداره یکی میگفت قدیما اینا رو میگفتن ولی ممکنه سیاست الانتم باشه.. مراقب خودت باش مگه خانوم نمیخواستی خوش فرم باشی؟؟؟ و یا بشینی تو خانه با چادر و گفتیم که زنی بوده بعد ها که قبرشو باز کردن نپوسیده بوده چون تو خانه کسی موی سرشو هم ندیده بوده حالا ما که نمیتونیم اینطوری باشیم خیلی هامون ولی خوب ورزشکارها هم دارند درد رو میخرند که انقدر شوت میزنن یا می دون یا تنیس و راکت بازی میکنن نفسشون میگیره یه درد کمی میاد سراغشون بالاخره که تحمل میکنن غیر از خطا هاشون ها همونام باید باهاش ساخت ولی وسواس نشد مثلا فلان بازیکن فوتبال بگه چون رو من خطا شد و پام درد گرفت این به خاطر اونه این وسواسه اصلا نباید به این چیزا فکر کنن باید ادامه بازی بدن و گل بزنن یا دفاع کنن یا پاس بدن ولی اگه پاش شکست این یه مسئله ی دیگه است که چرا پاش شکست عمدی بود اصلا؟ توطئه بود؟ تو فوتبال رو میگما!این سوالت ناخودآگاه میاد که شاید کاری کردم یا شده که باید دو هفته عقب باشم یه دکری صدقه ای میدادم نمیشد شاید به همین راحتی...
۰۸ تیر ۹۳ ، ۱۰:۳۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sibe
ببین تو بسم الله بگو شروع کن همه چیزارو شاید بهت بگن یه یا علی رمزشه از اول یکی هم بسه تا آخر..............................
من آرزوم اینه که یه مردی بیاد با خیال راحت حالا نه از زندگی بلکه به ما فیمینیست ها فحش بده بره خونه ش و هیچی نشه!!!!!!!!!!!
البته ما گفتیم سیاستمون اینه که فعلا فیمینیسم بشیم بسه داره دشمن چه سیاست حالا کار به سیاستشم داریم ولی خوب راه خودمون رو میریم دشمن چه حیله ای داره زود میایم فرضی میجنگیم با هم شمام ممکنه همش فش بدی به مو ولی خوب یه طوری بهت می فهمونن خودشون تو غصه شو نخور بیا جلو پارتی الهی هم داشته باش حرفتو بگو و برو حالا ممکنه من بگم که سیاستم اینه که هر جاییم بخاره بخارونمش و این جن ها فکر میکنن من چه دارم میکنم!!! ولی یادمه سیاست خود جنبه میگفت قبلا که نخوارون شاید دارند کار میکنن برای زیبایی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! بسته به آدمش داره شما که نباید چیزاتو با من بسنجی و سیاست رو ببافی باید خودت سیاست مخصوص و زندگی متقابل خودت رو شما برای خودت داشته باشی و یا علی بگی و شروع کنی شاید جهاد شما خانم بچه داریتون باشه یکی دیگه یه چی دیگه منم همینی که هستم..خودشون کمکت میکنن تو که گفتی یاعلی و شروع کردی به کارت رسیدن نیاز به بافتن چیزی و نسخه نیست من الان شاید باورت نشه مادر بزرگم به ظاهر بی سواده ولی هزار نفر رو حریفه تنهایی رفته بود برای دایم خواستگاری گفته بود یه آبی بخوریم یه شاشی در کنیم (به همین راحتی بریم پی کارمون..)از کسی هم شنیده بوده ها..ولی خوب شنیده ها روزی به درد میخورند مخصوصا اونایی که تو کودکی یاد میگیری از بابا و مامانت
فامیلی شونم (تریاک کاران) هست حالا دیگه خودت حساب کن از من چی درمیاد وقتی از اون همچین آدم در بیاد و عوض هم نکرده فامیلیشو در حالیکه بقیه اشون بجز یه خواهریش همه عوض کردند....................
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
aaxxa
ای خدا نیش زنبور را برای کدامین مزاحمان آفریده ای؟ برای ما انسان ها یا به دیگر حیوانات هم نیش میزنه؟؟
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ffrf
یادمه کوچیک که بودم این آهنگ کلاه قرمزی با شعرش تو نوار بود اول همین دایی جوادم داشت من وقتی میرفتم خونشون اغلب هر چی میخواستم گیرم میومد و ورمیداشتم میومدم شیراز خونمون ولی اینو یادمه اگرچه جواد بود نداد و قهر کرد تا اینکه منصرف شدیم بچه بودیمااا آخرش دفعه ی بعدتراش که اومدم خونه دیدم بزرگ تر شده آهنگ های دیگه روش ضبط کرده بود یعنی گزارش تیم ملی فوتبال بود فکر کنم یا اینکه من کوچیک بودم بعد به مامانم گفتم من نمی دونم الا بالله نوار کلاه قرمزی میخوایم توی جای شلوغ و شهر هم بود یادمه دقیقا پیاده روش خلاصه بعد کلی دنگ و فنگ تصمیم گرفتم وای سم همونجا مادرم هم گداشت رفت پشت سرشم نگاه نکزد و نخرید انگار قسمت نباشه ها نوار صوتی شو میگم ها خلاصه منم ترسیدم گم شم رفتیم خانه آخه یه نوار دیگه رقص گل ها بود بابام خریده بود قشتگ بود 500000 هزار مرتبه گوش دادیم تو خونه با کمی و کاستش به قولا حالا تازه میفهمم چه آهنگ زیبایی بود به جز ترانه ش و قدیمی نمیشه حالا نوارشو پیاده کردم روی پی سیم/|
البته توی خانه ی مادر بزرگم از این باری های دسنی بود آخرشم اسمشو نفهمیدم آجر میچیدیم اونا هم داشتند بعد میرفتم بازی میکردم و دایی جوادم هم چیزی نمیگفت ولی بابا بزرگم برای اینکه سیاست یادم بده حالا سیاسی اش نکنیم با اون مهربونیش که باغ میبرد منو با مونور سیکلت و همه چیز برام می آورد که بخورم چیزای خوشمزه اصلا خودش باغ انار داشت و داره و هنوزم هم با اینکه پیر و فرتوته شده نگی بهشا خیلیم پاش درد میکنه براش دعا کنید اگه دیدینش !!!باز میره باع وتازگی ها تصادف کرده با اون سیکلتش و دستش شکسته انگشت کوچکش دعاش کنیم 100 سال زنده بمونه خلاصه برای ما هم امسال انار گذاشت کنار تا بخوریم اناراشم اصلا شیمیایی نیست و با این حال میگفت دست به کنترل تلوزیون یا این گیم دستی ها نزن من به خودم میگفتم چرا نزنم؟میگفت که جواد خودش بلده تو بلد نیستی حالا منم کوچیک بودم و احساس خطر نمیکردم کمه خراب بشه ها همینطوری میشنیدم یواشکی کار خودمو میکردم..اولش کنار میومدم میگفتم ما که خودمون تو خانه تلوزیون کنترل دار داریم ومن استفاده میکنم شاید مال اینا خاص باشه و یه طوری باشه که خراب بشه کنار میومدم ولی وقتی بابام میگفت یکی صداشو بلندتر کن چه باید میکردم؟؟؟
ولی کلاه قرمزی عجیبه اینطوری نیست همون کودکی کلی میفهمیدی و مفهمومی بود برای بچه و اخساسی چه الان و باید هر روز پخش بشه توی تلوزیون و هر روز سیاست ها رو بچرخونه چه اون گربه ی آوازه خوان چه اون دزد عروسک ها و چه اون یکی هر روز یکی ش باید پخش بشه به نظرم میرسه تا ظهور رو بچه های آینده خودشون بخواهند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1 و دوره شان عوض بشه با دوره ی بد ما..اصلا لذتش تو پخش صدا و سیما است که بچه ها بشینن و تعریف کنند که دیدی فلان برنامه رو یا نه؟ انگار خودشون زورشون میاد و ماهواره دارند که پخش نمیکنن همچین برنامه هایی رو دیگه هر روز که نه هر از گاهی کم و باید مدام مرتب پخش بشه تا بچه ها نگاه کنن و بیشتر بفهمند برای همه ی سنی هم هست توش الان پیرمرد هم بود که بازی میکرد من خود بابام چقدر میخندید اون موقع ها با این کلاه قرمزی حالا باید گریه کنه عجیبه یا شایدتم خودشون بچه کوچیک ندارند>؟ حالا اگه مگه شبکه ی 2 شبکه ی خانواده نبود خالا اگر به همین ایرج طهماسب و یارانش فرصت و فضا بدن و یه خورده برن کنار روبات های جدید هم دیده خواهند شد حالا بهشون نمیگیم روبات بگیم عروسک؟ همشون که عروس نیستند دامادک خوبه؟؟
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
slx n
انقدر نظر تنگ نباشیم نسبت به اینایی که فاسد شدند و اینکاره نیستند شاید البته اینا نزدیکترند.................................میوه ی فاسد هم کاربرد هایی دارد ساخته میشن میشن مثل لواشک کمپوتی همه خریدارند و میرسند به دست یتیمی گشنه بچه ای لواشک مریضایی کمپوتش شوخی کردم نباید انقدر بدبین بود وگرنه تو انگلیس شما نگاه کن.شما نگاهی به شهر لوس آنجلس نام تهران بکنید دختری مونده...نمیگم ب که برن خراب بشن مثلا فقر فحشا میاره عذرشه به هر حال ان شالله وضع هممون خوبتر بشه و بچه هامون دست احتیاج پیش هیشکی دراز نکنند!میگن انجیر خشک ساخته شده خاصیتش بیشتره کلا مویز ولی همه ی میوه ها هم هس ولی من علمشو ندارم فردا شما برید عرق درست کنی بدی دست مردم ها!!!!!!!!!!!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
mts
البته مو قبلش با اجازه ی بابام رفته بودم اداره و کلی هم چیز میز دان کردم اما یه شعری از حبیب بود که میگه رو دادم دستش خودشم توش گیر افتاده بود که معنی اش یعنی چه اگه یه دبیرستانی بفهمه معنی شو خیلی باهوشه و بتونه تفسیر کنه من که خودم تنهایی نتونستم تازه ریختیم بابابام رو هم فکرامون رو تا تونستیم یه چی دربیاریم خیلی هم سخت نیستا برای بچه دبیرستانی بعد بابام از شعره یه پرینت گرفت حالا شعره مخصوص من نیست وگرنه براتون میذاشتمش:
به مژگان خارهای راه رفتن
به ناخن سنگ های خاره سفتن
به بی تقصیری اندر حبس تاریک
پیام حکم قتل خود شنفتن
مرا خوشتر بود ازیک تملق
به نزد مردمان سفله گفتن
تا کیدم رو آخر شعره که عجیب معنای دو طرفه داره ولی معلومه که نزد مردم سفله بریم تملق دیگران رو بکنیم نه بریم تملق مردمان سفله رو بکنیم اینم راهنماییش ولی خوشتر بود مرا از چه؟ این سوالی بودکه پرسیدم از بابا گفت همین به که با ناخن رو سنگ خاره سفتن و از این حرفا اگه راست باشه.
حبیب هم یه شعرایی میخونه ها کجا تا به تکنولوژیش برسیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اول حبیب رو نمیشناختم فقط میدونستم یه شعری در مورد مادر شنیده بودم که خیلی قشتگ بود اول دبیرستان بعد فکر میکردم قیافتا مثل داریوش یا ابی باشه و اونا بودن که اینو خوندم خلاصه طرفشم نمیرفتم حالا همونام عذر دارند خلاصه بعد کلیپ مادر رو که دیدم قیافتا خوشم اومد ازش خلاصه میگن مشایی دعوتش کرده بود که اومده بود تو ایران شایدتم الان تو ایرانه ولی این تظر تنگا بفرستنش تیمارستان جایی ولی نه حالا چه شعرهایی میخونن همین ایران خودمون بعد این یارو که ضد دین نمیخوند!میخونه؟
که حالا ما کاری نداریم به اینا به قولا
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
kthf
البته بگوما که برای روح های بهشتی دردی نبود اونا خودشون مستورند و جای بحث نیست که ما رو لخت نمی بینند حتی اگه بشیم ولی موقعی بود تو اون خانه خالی دومیمون که عریان میومدم بیرون چند لحطه حموم دیگه حوصلم سر رفته بود و خسته شده بودم از این همه حرف زدن پشت سرهم حمام هم خانه و قبر منه تو اون خونه خلاصه گفتم شاید برای این مشکل پیش اومد!!!
ولی نه وقتی که عموم یا دایم میومدن یا دکتر اومده بود برای آمپول زدن خودم لباس می پوشیدم نهایتش یه شلوارک معمولی بود که اونم به خاطر اینکه توی این خونه بود لباسام و کمبودی احساس میشد یا شکست خورده بودم اتوماتیک که مجبور میشدم برم حمام غسل کنم آخه اینم شد سیما اینا هم همش دنبال شکست من که نبودند ولی میخوردم هم خودم هم اتوماتیک ولی باور کن اتوماتیکش بیشتر بود و میریخت و خودم روش نمیزاشتم خودش میشد حالا اینا چه فکر میکردن نمی دونم آخه حمام هم شد جای اینکارا...
آخه تو بهشت لختند یا عریان؟؟؟ خدا خودش ستاریت میکنه و لباس به موقع میپوشونه وگرنه ما که نمی تونیم من ختی تو حمام اون خونه گفتم که یه صدایی چیزی خودتون بزارید رو صدای خالص مو ولی انگار خودم باید جایی میرسیدم که بخونم..............................ولی باز این که نشد حسب اصلا امام حسین برای اقامه نماز رفته بود که به جا مانده از ایشان البنه سیرم بود و سلوک اما هر سلوکی که از طرف خودا نیست خودت چی میخوای اونم خیلی موثره که خواستت رو بسپاری دست خدا بری از اینجا......ما وقتی میگیم خدا درمورد حضرت زینبه ها وگرنه خدای ما ممکنه یه بچه باشه طفلی هم میشه خدای پدرش؟؟!یا برای مو همینه که اگه بیان یه تست بگیرن و گرفتن که این همه خدا خدا میکردی فلان فرشته است که نامشروع مردمه چون اگه فرشته رو دیدی دیگه بدبختی به نظر من چون داری شرک میبینی البته تو این دنیا در سیر سلوک بچه گانه ی منا وگرنه روزی کلی فرشته میبینیم بیرون خودمونم خیر نداریم همین گچ و ملات هموم که یه مرتبه آب میشد خودش یا طفله فرشته است یا چیز دیگری ولی گفتم قبلا که پاکش کردم این تخم گل چیه؟ اصلا تخم گل نرگس کجا گیر میاد کدوم مغازه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گل های دیگه هم همینطور... خلاصه این تخم ها مگه زنده اند مگه قرشته اند که زنده میشن و میرن بالا یا دیوار مگه مگه فرشته است که سخن میگه و ذکر خدا؟ که بخث پیچیده ای است که مو نمیدونم ولی میدونم آدم عاشق از سلام و راز و نیاز با این ها و کلا وسائل دیگر کوتاه نمیاد. آزمندیان هم همینا رو میگفت گمونم!!!خلاصه مادر بزرگ منم تو خونه شون باغچه نداره به اون معنا اما شما چی میگی؟ ما دلی یه دللی از اینا داره توش ریحون کاشته حالا خودشم نه قبلا هم هندونه توش بود که نمیدونم چی شد بوته اش رو میگما نه خود هندوانه خلاصه منم یه مرغ عشق براشون خریدم گذاشتم تو خانه مادر بزرگم خودمم داشتم ولی سه تا یا دو تا مونث خریدم سه تاش مرد مرغ عشق خاته مان...دفعه ی دیگه اگه خواستم از این چیزا بخرم بهتره قناری بخرم.خودش اصلا میتونه شغل خانگی بشه که مرغ عشق صادر کنی و بری بفروشیشون به همون مغازه دار که خریدی ازش. البته مرغ عشق های من هیچکدومشون بچه دار نشدند اما خانه ی مادر بزرگ اینطور نبود میگفت چند تا فکر کنم 3تا مرغ عشق آورده به عنوان بچه بعد مادرش نمیدونم پدرش همش انقدر یکی شون رو زده بود تو سرش که مرده بود و سرش سوراخ شده بوده تا مرده ولی یکی دیگه شون بچه مرغ عشق ها رو میگما اونو دوست داشتند و بزرگ شده بود شده بود عین پدر و مادرش هم رنگ اصلا نمیشد تشخیص داد به این سادگی من چه کنم منم برم بگیرم دوباره تا سرشو سولاخ کنند؟ البته یه مرغ عشق باقی مونده بود تو اون خونه خالیه تو حیاتش که اونم نمیدونم که آزادش کرد...شاید کار همین آقا حسن بود حالا که نگاه میکنم نه که حسودیم شده باشه سیرم بود که اخلاق حسن پیچیده بود تو من و من چه خوش رفتار بودم که دیگه ادامه نیافت و موقتی بود عجیب اخلاقی داشت اونر وزاکه من خراب شدم حالا شما نمیرید براشا اما رفته بود ماهواره گرفته بود و شاید تماشا میکرد ماجرای چند سال پیشه شاید الان تو خانه ی جدیدش داشته باشه خلاصه خدا هر جا هست نگه دارش باشه نه به این حسن نه به اون امام زمان ساخته گیمون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعدشم یه کم بیشتر شکست نمیخوردما به همین بهونه و وسواس پاکی میرفتم حمام یه مرتبه میدیدم نمازم قضا شد حالا باطل بگزریم وسطش! اصن نباید تو اون شرایط بلند میشدم اصن دیونه شده بودما نصف شب میرفتم دوچرخه سواری درمورد سگ صخبت میکردم سگ میومد جلو.تازه یه شهاب سنگ هم دیدم نصف شب تو کوچه و خیابون هم باز صحبت میکردم و رانندگی دوچرخه مم عجیب بود کندی نداشت بعد یهو میرفتم بعد میومدم خانه هر کاری میکردم نماز درست بخونم محض صدام که کشافیت داشت و عادت داشت جو روحی نمیشد درست خوند اصن به زبان خودم نماز میخوندم خدا ازم بگدره!آدم دو روز از ننه و بابای مومنش جدا شه چه میدونستم اگه ظرفیت نسازه ممکنه همین دو رکعت نمازم نتونه بخونه و به اونجاش برسونن که خانه شیطانی بشه و نحس و چه میدونم چی شده بود ولی خیلی مهم نیست این چیزا اینا تجربه است نمازو میشه قضاشو خوند ولی خیلی فرصت های جوانی دیگه بر نمیگرده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یه مرنبه تو حموم که بودم میگفتم من سگ اباالفضل (ع) هستم سیاست یه مرتبه عوض میشد که نماز میخوندم و میشد پسر میرفتم بیرون میشدم دختر خلاصه تا ازدواج نکردی فرق مرد و زن رو نمیدونی هم خودت معلوم نیست چی هستی ولی سیاست رو داشتی سگ میگن بیش از 4 صدا در نمی تونه بیاره ما می آوردیم........
البته شکست یکی اش یا چند تاش از سیما بود خودمم روش میزاشتم وقتی تحمل دیدن تجسمات در بستن پلک رو نداشتم خیلی زشت بودا میگفتش بهم که اگه کسی اینکارو کرد دیگه قیچی و من هم اعلام میکردم میگفت دیگه پسر نمیتونه به دخترا بد نگاه کنه تو سیستم جدید ما ولی باز تجسم اشکال مختلفه بود که خیلی حالم رو گرفت و هم من تازه به اونجاش رسیده بودم هم این زنه مجتهده از راه دور چه میکرد گفتم این زن ها عالمشون فرق داره با عالم ملکوت ما مردا حالا چه شوهر داشته باشه چه بعضی وختا نه زن باید اندامش زیبا باشه و رو فرم و منم گفتم اونجا که چادر بپوش تو خانه بیرون نیا شوهرتم میتونی بزنی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ولی باز میدیدیم نمیشه.
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sjrf
شاید مد نظرت باشه تو بیمارستان چه گذشت اول اینکه یکی بود اصن صحبت نمی کرد و معلوم بود شخص بزرگیه یارو رپرستار هم نبود روپوش سفید داشت میگفتم دکتر بهشون اون گفت اگه راست میگی برو ازش حرف بکش منم گفتم این امامه و خودم میدیدم یه حالی داشت خاص امام علی کوجک بود آخه اون موقع تو خانه خالی هم گفتم که امام علی رو باید از مظلومیت در آورد که نمیشه شاید ما مظلوم بشیم اما موقتیه درست میشه ان شاالله ولی یکی مثل حضرت علی و دیگر ائمه علیهما السلام نمیشه باز کرد همین
یه زوز یه سیب قرمز برام گذاشته بودند من نخورده بودمش بعد رفتم و اومد از تو کمد تو بیمارستان ها دیدم یکی وسطش رو دقیقا یه دور زده بود سیب رو گاز گرفته بود اینم شد یه خاطره ی دیگه دیگه اینکه با دکترا خوب بودیم و اونایی که جوان تحصیلکرده بودند باهاشون حتی صحبت و حرف هم میزدم و کلی حالم خوب بودم یه بزرکمردی هم بود باهاش بحث می کردیم میگفت ازدواج نکردم بالا 40 میزد سنشو نمی دونم که گفتم قبلا چی شد و گفتیم یه فحشی هم به یه بزرگواری داد پانشدم برم ولی دستمو زدم رو پاش که یه کاری کرده باشم مرد خوبی بودا من بهش میگفتم سید و سوال ازش می پرسیدم بعد یه مدت رفت مرخصی دوباره برگشت یکی دیگه بود که یه پا داشت و آزادانه لخت میخوابید یعنی بدون پیراهن اونم معلوم بود مثل بقیه شون از اون آدم های بزرگه همشون بزرگند که میان این جور جاهان تا اینکه میدونی من 3 بار رفتم اون بیمارستان لعنتی اما بار دوم یکی از همین ائمه اومد گفت برای چی آوردنت اینحا یعنی ما خودمون هم نمیدونستیم لیاقتشو نداشتیم ولی خوب دل آدم باز میگرفت اونحا هوا آزاد نبود +خورشید دم دست نبود یه مساله دیگه هم نماز بود که اینا نمی خوندند اونجا هر کی اسیره باید نخونه حتما اینم نتیجه گیری من!!! بعد منم غذا نمیخوردم همین دیگه چی بگم از اونجا یه بار هم با یکی از این همین دکترا که دوست بودیم نصف شبی یواشکی رفتیم با هم در کمک بچه ها نمی دونم بعضی چیزاشون رو بر میداشت میداد دست من بعد تو راه گفت تو هم شریک جرمی و از این حرفا من هیچی نگفتم تو این فکرا نبودم ولی نمی دونم اشتباه کردم که رفتیم یا نه آخه اون پرستار ما بود دیگه و مردم همه خواب..حتی سر کمد اون که حرف نمیزد با کسی هم رفتیم خواب بود یا زده بود خودشو و چیپس هم ورداشتیم یه یارو هم بود لگد میزد به بچه ها و همش میبردنش تو اتاق ایزوله منم که غذامو نخوردم بردندم اونجا و جاتون خالی دو تا لگدم خوردم از این یاروه دست خودشم نبود...........حتی یه بار قبل از اینکه حتی ببینیم کی داره میاد بالا تو قسمت ما یه آهنگ دینگ دینگی زد این یارو پرستاره که گفتم به خودم این از کجا فهمید که یکی میخواد بیاد دختر هم هست!
ولی نه بهمون خوش نگذشت نه سیری نه مسافرتی نه خوبی همینطور می باید بپوسیم اونجا و خدا کنه ECT کسی نشه اونجاها یه یارو هم سن و سال منم بود شده بود ای سی تی بعد به من مبگفت تختم کجاست همه جا رو فراموش کرده کرده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ffsef
خلاصه قرآن یادمه صفحه ش مهم نیست 316 که میخوند این فرعون ساحراش که ضایه شدند این تو سیاست هم هست مخصوصا شما با ما و درحالت بد که ما شبیه شما بشیم برای ما هم پیش میاد خلاصه ضایه که شدند اومد گفت که موسی نبینا و نمی دونم چی (ع) ساحر بزرگ شماست یعنی عبارت کبائر بود چی بود اومده بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!همین دیگه حالا خودش رفته بود اینا رو از یه گورستونی جایی امن و امان پیدا کرده بود آورده بودا حالا به سیستم کلی خودشم شک کرده که نه یقین داشت که فاسده و بده و از این حرفا کلی حرف میشه در این آیه زد که من بلد نیستم یعنی علمشو ندارم چی کار به من داری...
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
skhr4
البته من تو اون خونه نگفتم این بچه های سگ ولگرد اباالفضلیا بیان توی تلوزیون جا باز کنن بلکه یه موقعیت بدن که بیان حالا فحششونم بدن برن اتفاقا من گفتم اونجاا که دیگه زنا نباید دلشون بسوزه یا برن تو گج و سیمان و کارای بیرون و داخل رو بسپارن به مردها چون میدونی آخرالزمانه یا هم دیگه از صدا و سیما پاشونو باندازن بیرون و اتفاقا گفتم که تلوزیون مال زناست و دوربین مخصوص زن ساخته شده که بگیره و اینکه اتفاقانش اینجا بود که حالا بسپارن به مردا ببینیم اینا چه میخوان بکنن بدون زن و انفاقانش دیگه اینجا بود که از ضعیف تر هام استفاده کنیم آخه یه موقع بود برای امثال بنده از سست عنصرهای مجری استفاده نمی شد ولی حالا بد نیست از پسرهای زن نما استفاده بشه تا بخندند ازشون و کم کم ضعفشون رفع بشه البته من خود بین نیستم لااقل توی یه برنامه که میشه اینکارو کرد از یه پسر یا دختر ضعیف استفاده کرد که کم کم رو پیدا میکنه و قوی میشه مثل ما پرروی میشود این جنبه ی اعتماد به نفسی عمومی رو زیاد میکنه حالا من به قولا کار به این کارا ندارم میخواستم بگم که اینارو هم داشتم میگفتم آخه تلوزیون اونجا بود دستمال بود آدم میدید حرف میزد!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
fgfd3
من نه اینکه به امام خسن حالا متوسل شدم اونم فرستادم بیمارستان و تیمارستان نه بردندم و تازه وقتی داشت میبرد منو توسط اقوام که کلید کجا بود نمی دونم و داشت تازه یه بار میله گذاشتم بین دو گیره ی در که قلف بود نمی دونم چطوری رد شد اومد داخل دایی جوادم این دیگه کی بود لابد امام جواد؟؟؟
خلاصه اقوام و جواد موقع بازداشت گفت روسری سرش نیست اقدر من بدبخت بودم که میخواستن سر یه پسر روسری کنن حالا به شوخی هم نمیگفت سیرش بود که ماموره کوتاه میاد یا نه ولی نیومد هرچی هم تو راه گفتم بابا جواد بیا منو ببر پارک دست و پا بسته البته تقصیر خودم نبودا بابا من از آمپول زدن بدم میاد یه نفر آوردند روز قبلش بعدشم تو بیمارستان دایی جوادم میگفت من همیشه همراهتم بعد اون علی عمع حوری م هم میخواست پی کی رو برداره ببره تمیرگاه ماشینمون هم تو اون خونه زنونه بود چه کنیم.خلاصه ماموران امام زمان برای آمپول زدن منو بردن بیمارستان بعد خودم خوب بازی نکردم که نه همش منو از مامورا میترسوند دایی ایم که حالا میاداا منم کوتاه اومدم که اومدم و منو جاگذاشت و رفت حالا اینارو نمیخواستم بگم میخواستم بگم کار حسن نبود که من اومدم اونجا شاید ماموریتم تمام شده بود و باید فضا عوض میشد و دوهفته تکمیل شده بود برای نوشتن این مطالب برای شمایا خلاصه میخواستم اینو بگم به آقا حسن که متوسل شدم و آوردمش تو فکرم راه پیشنهادی میومد تو ذهنم دیگه از زن ها هم فاصله گرفتم و حقم نبود ببرندم و زندانیم کنن ختی به مامورین اونجا چند تا زن گفتم که مورد عاق رهبر و احمدی نژاد قرار میگیرید چندروز نگه میداشتن بعد این یاروه یه روزم نشد یعنی تا شبی منو نگه داشتند اونجا آنتن هم نمیداد توسل کنیم آخه یه زندانی دیگه اومده بود و نام اتاق ما رو می آورد و دستبند دسش بود که من کار دارم باید برم منم رفتم گفتم مورد عاق واقع میشید ها آخه میدونید یه چند روزی پایین نگه ت میدارن تو تیمارستان بعد میریم بالا خلاصه خسن رو در نظر گرفتم آقا حسن رو بعد یهو میگفت دلم که دلم اباالفضلی که دلم میخواد وسط هال این خونه یه خاور شن و ماسه حالا بسته به سیاست عوض میشد میشد چیای دیگه مثل تریاک؟ نه بابا چی میگی دلم میخواد گچ سیمان شن و ماسه یه خاور خالی کنن من با کله برم توش. یا دلم میخواد جدی جدی ها یه قایق با کاغذ درست کنم با پا له ش کنم یا برم بالای پشت بوم با نایلکسی چیزی دوتا بال بسازم خودم باندازم پایین ببینم کار میکنه یا نه خلاصه همش کار اباالفضل العباس و هم حسن بود خلاصه شما چی در نظر داری میرفتم تو حیاط خونه خاک جمع میکردم و بالشت درست میکردم یه موضوع که انگار برای یه نفر خنده دار بود موضوع سهمیه بندی بود که صحبت می کردم حالا یادم نمیاد چی میگفتم که خودشون حقشونه که اینطوری بشه اصن حرف سهمیه بندی که میشد یکی میخندید انگار اصن حرف زدن من کلا برای خنده بود اینا فکر میکردن من دیونه شدم و ناراحت بودن وگرنه دکتر برای آمپول گفتم که اومد حالا اینا از کجا با خبر شدن من نمیدونم ولی شک ندارم که با امام زمان درارتباطند و همه ش من نیستم...همین دیگه
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
xzvc
حالا راه بندون نیستا ولی اوضاع شیاطین کار میکنن که آقا الا و بالله تو یار امام زمانی و از این 313 نفر اصن خودشی بیا بالا دست دست دست دست
حالا من چه بکنم گفتم من تو اون خونه خالی دو هفته ایم که بابا اگه معجزه میتونین به دست بزرگان انجام بدین توی این راه بندان ها که یکی مثل موره نپرستند یه مشت خاک تو دست بگیر بکن پرنده به اذن خدا اگه راست میگی و از این قبیل کارها بکنید تا مردم گول نخورند اینا برای اولیا خدا چیزی نیست و فرق شعبده و زنده بودن رو بفهمند نشون بدین اگه راه بند اومد! آخه اوضاع ما که خوب نبود تو اون دوهفته من باید راه میرفتم سیب زمینی تو دست میگرفتم و نامش رو میبردم به خاطر اینکه جاهای دیگه مثلا میگن آلو بهش یا دید ملکوتی درونی چشم من با دید ظاهربینی که من داشتم و دارم فرق میکرد باید کتک میخوردم بجاش خوب تو اون دوهفته چه میکردم شده بودم گوینده یه مرتبه توی حمام و خانه ام صدای ابلیس در میومد صدای خضر بیرون می آوردم که اینا میخوان بیان در آینده قدرت رو در دست بگیرند معلوم باشه برای یه عده و آشنا باشه یه مرتبه یه سوتی میزدم که در حالت عادی و الان امکان پذیر نیست بابا خدا و شیطان قدرت داره شما کسی رو دیدید که بگه من شیطونم؟ نه ولی شاید ممکنه هست توی عالم بچه ها به بچه هه راحت میگن شیطنت نکن شیطون...
و من اونجا دیگه زن مجنهده هست هر کی باشه از ناموس حسن پناه بردم به خودش حالا من نمیدونستم که دید ملکوتی خراب من که باید میگفتم بابا این دستگیره است نه چیز دیگه ی باید حرف میزدم خلاصه پناه بردیم به خود حسن که بیاد کارهارو درست کنه و میوه های تازه به دنیا بیاد که شیمیایی نباشه چه میدونم از روی چیز مردم کار نشده باشه آمپول به درخت...
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ko9s
حالا نمیگم اجرا بشه خیلی فشار میاره در ضمن زمان و مکان و مشورت زیاد میخواد که حالا که صحبت از اباالفضلیا شد تو همون خونه خالی بودا گفتم که یه سری بچه هایی که ابالفضلین و توجه نمیشه دارند چاقوکش میشن کفترباز میشن چه میدونم همه که مثل ما تحمل ندارند اینا رو بیارید گفتم هنوز زوده اینا بهشون توجه نمیشه ولی برای ریخت پاش سیما و صدا خیلی خوبه که بیان فقط حرف بزنن تا زندانیشون کنیم جایی برای محافظت و نسلشون مثل بره و ببر نیست که از بین بره همیشه هستند تا زن ندارن خیلی کار میتونن بکنن حالا دیگه بحثش جاش نیست یعنی میخواستم بگم این بحثا هم شده بود صلاح دیدن نیان هنوز برای تشویش ولی اگه طرحی باشه که اجرا نشه یا مشکل بود با استدلال های خاص خودشون همین جوان های 17 18 ساله اباالفضلی باید صحبت کنند خوب ثبت میشه یا خلافش میاد بیاد تا این همه محافظت ازشون بشه!!!!!
حالا اینطور نیست ولی صحبت شد اوضاع بهم خورده موقعیتشم نیست حالا اونایی که تریبون ندارند و احساس مردی میکنن برن تو خیابون یه دادی بزنن که این چه وضعشه بعد مردم جمع میشن اونی زنی هم که حجاب درست مرس نداره میترسه که شاید برای اینه صداش رفته بالا فردا رد نمیشه دیگه از اونحا خلاصه داد و هوار اونایی که تریبون ندارند تو خیابون خیلی مفیده همین که صدا بره بالا نه که خونریزی بشه ها اگه لازم باشه همینطور یه جمله ی امر به معروقی رو که یعنی واقعا هم یعنی نداره ما از این وضع و سامان ناراحتیم یه داد بزن تو خیابون دیگه بچه ها هم باید خواسشون جمع باشه که لو نره که راستای امر به معروف بوده اصن نیازه صدای پسر تو خیابون بالا بره حالا چه شافتک و سوت چه چیزای دیگه برای عاشقی باشه هم بد نیست!!!حالا اینا همشون اباالفضلی نیستند و ممکنه سوتی هم بدن یا بخندند ولی احساس مردانگی میکنن و تریبون هم مثل ما ندارند نه وبلاگ یه داد که میتونی بزنی یه آىه که میتونی بخونی فقط تشویش نشه که گفتم دیگه موقع این بحثا نیست با این وضع که تایرمون پیچید یه طرف دیگه و رفت.اصن همین نون خشکه ای ها هم کارشون برای من لو نرفته با صداهای مختلف!!!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
abax
حالا که موضوع تواضع شد همش که توی کار نیست اول بگم که اون مسخ شدن در غیر اسلام مثلا یهودی هایی که میمون شدند و این باقی موند غیر از اسلام که به حرمت پیغمبر عظیم شان ما بود که آقای فاطمی نیا که فرموده بودند و من نوشتم و نوشتم پاک شد متاسفانه قسمتیش یعنی خودم اشتباه کردم که اینطوری شد و باید سخنرانی رو گوش میدادین که گذاشتم چون که گفتیم که اینا که مسخ میشن غالبا بعد از سه روز میمرند و تناسل و چی میگن نمیتونن بچه دار بشن و نسل بیافرینند...
خلاصه تواضع بود که یکی مثل حاج محمود خودش اصلا ورزشکاره و کمربند مشکی داره و دان فلان اما من به ایشون کار ندارم باید اولیا حالا من اینارو تو خونه خالیمون گفته بودم قبل از بازداشت باز بگم بد نیست خلاصه باید اولیا بفرستند بچه هاشونو به نظر من به این کلاس های رزمی و اینا خودشون دست خودشون نیست با چوب بزنند تو سرشون تو بدنشون به حد کافی یکی مثل حاج محمود گفتم دست خودش نیست و ضرب و آهنگش معلوم نیست یعنی برای ما معلوم نیستا برای خودشون مکشوفه حتی اومدیم خودش میدونه چقدر باید بزنه تا این یارو بچه هه کتک خور به بار بیاد من اینارو قبلانم گفته بودم اجرا نمیشه چرا؟ و کم میشه مربی خودش میدونه که چقدر گنهکاره و یا لازمه تا این به فرم بیاد اینم خودش یه تواضع دو طرفه است یه روز یادمه داشتیم با حاج حسن دوست بابام مرد خیلی گلی هست ایشون از کنار همین باشگاه ها رد میشدیم یه مرتبه گفتش که بیاین بریم دوسه تا کله بشکونیم بیایم...شوخی میکردا خدا کنه آخر زن گیرش بیاد آخه مجرده...
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ascaz
ببین من داستان گو نیستم اما بالخره از جناب آقای فاطمی نیا چند تا داستان بود بگم هم خودم سبک بشم هم اینکه در مورد من نیست بلکه راه رو نشون میده اگه هم باشه کلیه و همگانیه وگرنه بیکاره تعریف کنه سوما مو نمی تونم مثل ایشون با اون آب و تاب و خلاصه قریب به مضمون میگم ولی سعی میکنم و باید کل رو بروسونم و خودت برو در مغازش بخر اگه کلیت داستان رو میخوای من همونطوری که فهمیدم میگم و یه کم عوضش میکنم ولی مضمونه که باقی است خلاصه:
1.نمی دونم کی بود که تعریف می کردند که بیش از 300 تا اولیای خدا رو تربیت کردند و یه خورده بیشتر مسائل رو باز میکرده واین بد ها میومدند تو مجلسش و بدتر میشدند خوب ها هم میومدن بهتر(مثل قرآن خوندن خیلی ها)
2.چه بسا کودک نادان که به غلط زند بر هدف تیری که گفتم یه بار داستانش اینه که پادشاهی بود یه حلقه ی رو گذاشتند و گفت هر کی به هدف بزنه و انگشتر هم نیافتد مال خودش باشه اون خلاصه همه میزدند از قضا کودکی بر پشت بامی ایستاده بوده پشت خط خلاصه این میزنه و از قضا که گفتیم به هدف میخوره بعد میان میبنن اینه میان بهش جایزه بدن زرنگ بوده انگار میبنین به جای که بیاد بگیرتش زود داره تیرکمونش رو میشکنه بعد ازش میپرسن چرا اینکارو میکنی؟ میگه تا دیگه نگن از اول اینکارو بکن.اینم از این
3.یه نفر بوده در زمان امام باقر فکر کنم بود وضع مالی ش هم خیلی خوب بوده اسمش محمد بود فکر کنم خلاصه امام بهش می فرماید فلانی تواضع پیشه کن و اینا تواضع داشتند اتفاقا یه کسی بوده که بیشترین حدیث ها رو گفته و هر جی داریم از امثال این افراده بعد منظور امام این نبوده که تواضع نداری بلکه تا قوی ترش کنه خلاصه اینم میگره از فرداش تصمیم میگیره که یه خورده خرما رو بزاره روی طبقی چیزی بره بفروشه مردم و اقوام میبینند میگن چی کار میکنی زشته و از این خرفا بعد میگن لااقل اینکارو مکن برو آسیابانی کن و اونجا هم میشه اینکارارو کرد بعد مییره بعد ایشون میگفت که من تحقیق کردم دیدم این محمد نام به نام آسیابان هم معروف بوده است. اینم درس بزرگی بود برای امثال من که کاری هم اگه بتونیم و مغرور نباشیم.بعد در مورد یه روحانی و آخوندی صحبت میکردند که این هم از روی تواضع و نه نیاز و سیر و سلوکش این بوده که زمان شاه فوتکوپی باز کنه و بفروشه و اینم از این که هیچ کس مثل ایشون اولش نمی دونستند که ایشان از اولیای خداست و از این خرفا خلاصه اینم از این مرد فوتکوپیه که قبلشم نماینده ی یکی از مراجع نمی دونم توی آلمان یا جای دیگه بوده که برگشته بود ایران و درس عبرتی شد...خلاصه اینم کارش در سیر و سلوکش بوده یعنی به خاطر این سیر و سلوکش بود!
از دستگاه چاه هم یه عده ای اومده بودند که بیا برای شاه کار کن و با حقوق بالا یارو قبول نکرده بوده بعد یه روز یه دختر دیوانه ای رو میارن خونه ی این طرف چون چادر خودشو پاره میکرده خلاصه غل و زنجیرش میکنن میارنش اینم روحانی بوده دیگه که نگه ش دارن فردا بفرستنش جایی نمی دونستند هم که چی کار کنن خلاصه خود دختره بعد از این که دستش رو میکنن توی تشتی و یه پیرمرد توسل به حضرت علی (ع) کرده بوده خلاصه نجات پیدا میکنه تو خونه ی یاروه!!!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sasaq
حالا که موضوع امنیتی پشت پرده شد بگویما که اگه طرح رو نریزید همونجا پشت پرده روی میز و ننشینید به گفتگو و نگید و محلت نزارید تا طرحتون حل باید بشه مثلا تا یه هفته ی دیگر کار که از من بر نمیاد هیچ از امام زمانتون هم بر نمیادش!!!
طرح ممکنه خیلی پیشرفته نباشه مثلا فلان زن شهید یعنی مادر شهید 40 ماهه نخندیده این باید بخنده تا دل مام شاد بشه(ببین نخند واقعته) خلاصه ممکنه طرخ به این ریزی باشه و امنیتم خدا میده دیگه کار نداریم به این چیزا تاطرخ های خودباوری و جدید و بزرگ که شما روی میز نمیزارید دیگه و صحبتشو نمیکنید تا ما با گوش هفتممون بشنویم و خل کنیم اصلا انگار همه چیز ول شدیه...
گیر که افتادین من میام!!!
توطئن باید در دست طرح باشه در دست تعمیر باشه
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
asw
خطرناکه که انسان با اونی که میدونه بالاتر از خودش هست اون با تو بسازه نه تو به اون البته عادت میکنه ولی خیلی زشت و بده مثلا همین مو سرچ کنی تو وبلاگ ربع گرجه که میخواستم یه خوره رب رو به کسی که یقین دارم بالاتر از خودمه تو خواب دادم حالا یا قرض یا چیزی نمیدونم بعد دیدم خودم ندارم پیشش رفتم و همونو ازش خواستم که داده بودم رب رو میگم خوب زشته تو خواب هم باشه البته مو تو خواب کارای زشت تر از این حروف رو کرده یوم که پاشدم کمی خوشحال شدم که خواب بوده کمی هم ناراحت که توی اون موقعیت قرار میگرفتم همینطور میشد که توی خواب دیدم بیداریم البته حرف من این نبود که شد بالخره این بود که آیا ما باید بسازیم به بالاتر از خودمون یا اون که مهربونتر از ماست باید خودش رو عادت بده بالاخره؟؟؟؟؟؟؟؟ و خیلی زشته که ما اونو تغییر بدیم حالا همش مریض شدن ایشان نیست این یه ضرر بزرگیه که ما وارد میکنیم اصولا کارای دیگم هست که ما خبر نداریم ولی تو من میدونم چی میگی میگی کی کارش اصولا درسته که ما دومیش باشیم تو به این کارا کار نداشته باش به زشتیش کار داشته باش یا صاحب الزمان دیگه.......
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
3s2
با این علم ناقصی که من دارم آخرش همه رو گمراه می کنم به قول آیت الله قاطمینیا که میگفت یه نفر انگشتر یمنی به دستش رسیده بود و میخواست ببینه اصله یا نه رفت مغازه ای صاحبش گفت من بلد نیستم ولی فلان نفر بلده بعد رفت پیش اون از پشت با ذره بین نگاه کرد انگشتر رو و گفت آره هست میگفت بعدش که این 40 سال زحمت کشیده که الان میدونه و خبر داره از اینچیزا و بعد علم ناقص هم جایی دیگه صحبت کرد که آخرش یکی مثل من که علم ناقص داره سبب گمراهی همه میشه حالا نمیگفت منا کلی حرف میزدن حالا خلاصه مراقب خودتون باشید من باید پاشم برم ببینم این ترانزیستور چیه که کشف مهمی بوده و راه جدیدی رو باز کرده توش چیه کارش چیه میشه دست ساز ساختش اصلا؟ یا شاید از چیزای ساده تر برقی شروع کرد قیوز خوبه؟ و ربات ها از این حرفا تا با چشم خودم ببینم باورم شه مثل عروسک های الو الو من جو جو ام که به هیچ جا وصل نبودند و جون داشتند!شایتم به بند وصل بودند چه میدونم ولی باز نمیشه همیچین کارایی مثل اون کرد...
بعد یه جای دیگه می فرمایند که ىشر بااین همه پیچیدگی اینا فکر می کنند که تمام علم بشر رو کشف کزده اند در صورتیکه اینطوری نیست!!!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
adfd
دیشب تو اتوبوس به یه چیای دیگه چند لحظه فکر می کردم که اینکه یادمه تا چند سال پیش گروهک هایی بودند در همین کشور که به جوان های مردم رحم که نمی کردند هیچ اونایی که مسخ نبودند و آدم شده بودند رو پیدا و میزدند خراب می کردند با هدف های خاص خود و معلوم نبود مسولین و ... چه داشتند می کردند هیچکس هوای مومنان و مومنین و مومنات رو نداشت و ما بایستی خودمون رو به آب و آتش و ریگ می زدیم پس وبلاگ نوشتیم و خودنمایی کردیم خدا ببخشتمون!!!
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
lll
کفرگویی همیشه بوده آدم باید سعی کنه کافر نباشه و نشه من نمی دونم چرا کسی پیدا نمیشه که بگه علم فیزیک کفره و حق نیست آخه دو گرم سیب داریم دو گرم پرتقال هم داریم!!! ولی جلوی اسلام و مسلمین و خدا وای میسن. میگفت زمین به این صافی ندیدی؟زمین فوتبال مثلا خوب راست میگفت اون اومد گفت زمین کره ای مانند اونم میگن راست میگفت ظاهرا حالا کدومش کفر میگه؟ ما اصن توی بیمارستان که بودم بیکار که ننشستم بحث بود گفتیم اومد پیش امام که چرا قیام نمیکنی گفت برو توی تنور نرفت و بهانه آورد بعد به امام به یه نفر دیگه گفت اون رفت ما سیستم بندی کردیم به قول خودمون فهمیدیم و پرسیدم از یه نفر آگاه اونجا گفتم کدومشون اشتباه کردند؟ گفت دوتاشون بعد یه مکث. حالا شما کاری نداشته باش به اینکارا که ما چگونه از امامامون سواستفاده کردیم برای چی مان و وقت شریفشون رو به باد دادیم و دورشون جمع شدیم اصلا.
ولی حرف ناحق نه ها هر کی یه سیر و سلوکی داره این علوم جدید روانپزشکی شیمی فیزیک که غالبا بر روی تجربیات هست میخواد سیر و سلوک همه را به یه سمت بکشونه چرا چون درونش خدای بزرگ نیست!!!
و یکی از مشکلاتی که برای امام زمان هست همینه که همه مثل هم نیستند البته با اومدنشون باید حل بشه وگرنه جنگ میشه بر سر حق شاید..یا اصلا سیستم کلی نظام تغییر کنه آدما میرن بنزین بزنن پول بگیرند با اثر انگشتشون دریافت میکنن که حالا هم شاید جاهایی باشه ولی میزان دریافتی هست که اشتباهه اونجا میزان داره برای هرکس حساب داره بر اساس کردارش اثر انگشتش حساب داره حساب بنزین مثلا.
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
del
در بحث رسانه ای شدن یه چیزایی جا موند همش که اخبار نیست...گیر ما تو این چیزا نیست مثلا رقص مردان که همه یاد بگیرند از تو رسانه آخه یه بخش رسانه همین فیلم و تلوزیونه دیگه مثلا رقص برره ای انفدر مهم نبود تا مردم ارش پیروی وتقلید کنن خوب بالاخره از آهاد مردم این رقص رو پیدا کرده بودند خودشون که نساخته بودند و این شد که با پخش همگانی جلوی هر چه بیشتر این نوع رقص در بین خود سازنده ی مردمی گرفته شد و به نوعی با رسانه ای شدنش این رفتار کند شد رقص های دیگر مردان در سیما هم همینطور هست حالا رقص ممکنه یه نوع حرکت جلف باشه ولی بقیه نقوش و ساختن فیلم از روی کشفیات به ضرر تموم میشه بزار به جای تقلید، خودشون به این حد برسند و رشد کنن شما هم حرکات بد رو نمایش میدادی با این اوضاع بیتر بود!
انگار اگه خیلی از این نمایشات کشفیانی رو نبینه عقب مونده یا ناکام مرده.
یا اروپا است اینجا به یارو میگن آخرین آرزوت چیه میگه که یه عملی بکنم که تو کتاب چیه گیتس (همون) ثبت شه!!!!!!!!! حالا به هر قیمتی که شده..
۰۷ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
irru
تا آدم ناتوانه یا بچه است حرف دل براش میسازن ولی چه فرفی میکنه که وقتی خرف دلت به دست نااهل حالا اهلشم بیافته کار شیطون نباشه لذا آدم باید مثل اون بود که میگفتم نوی کودکی آیا میتونم شعر غمگین رو غمگین تر بخونم مثل همون باید قدرت مانور داشته باشه و صدای لوک خوشناس گرفته تا چیزای دیگه رو بتونه با دل در بیازه دلی که لااله الا الله رو نمیتونه درست بگه خدا قبول میکنه ولی شما که مدعی هستید رو نه خلاصه شیطون هست و ما منکر این نیستیم که دستگاهی ساخته شده باشه که صدای دل انسان رو بخونه لذا همش میگفتند که فکر نکن فکر نکن هنوزم آیا کسی میگوید وقتی به جای (جان) آدمی فکر می کنند هم واگذارشان به خیالات خام خویش...حالاصدای خودش با دلش یکی هست؟هرگز هرگز...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
pesar
البته مو یک اعتقادی داروم برای خودم که اینکه هرچی میگذره با روزانه ماشینی ترشدن امور فیلم ها و فلوم تاریخ قدیم بدتر ساخته میشند و باید جنبه های روز رو هم در نظر گرفت یه چیزی در میاد ولی یادمه اون موقع ها که بچه بودیم فیلم امام علی (ع) رو میذاشت هیچ وقت دلم خنک نشد هی میپرسیدم این خوبه یا بده البته مالک اشتر که باید مالک باشه ولی اون تنهام همین طوری بود همین برای گوشه ای از مظلومیت امام بس نیست که آی فیلم داره نشون میده؟ آخه حضرت علی (ع) اول مظلوم عالم هستند کسی هم نمیتونه درش بیاره اگه در بیاد از مظلومیت هممون هلاکیم کار همه تمامه اگه یه قسمتیش در بیاد که یه هوی بکشه ظهور رخ بده وگرنه نه کار همه تباهه!!!
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
geiography
إِنَّهُ و یَراکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ و مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ»
شیطان و قبیله اش شما را می بینند از جایی که شما نمی بینید
آقا یعنی یه طوری می پیچونتت که نمی فهمی به زبون خودمون مثل اون داستان که تو سخنرانی ایشان هست که بعد یک ساعت مباحثه میگه حاج آقا میخواستم یه ساعت از عمرتون رو بگیرم حالا اون شیطون ابلیس هم نبوده ها.
اما یه نکته ی دیگه م من به ذهنم خطور کرد که هرجایی که شما دارید نمی بینید شیطونا رو و اون ها دارند میبیننت پس اونا شیطونند نه جن!!!
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
dad
مو نه اینکه چیز همون ارتباطات اجتماعیم خوب نیست همیطوری یه چیزی میگم برای شما که آقا موقعی میشه درست کار کرد درست وارد اجتماع شد که نیازی به حرف زدن نباشه و مردم همو بفهمند منظورات و مکروهات و همه چیز...بعد اون وقت که زبانم رو نخوام بچرخونم تا حرف بزنم خوبه برم سر کار نه فقط برای اینکه این زبان ضایع شدنی باز شه و مدام ضایعم کنه نه برای اینکه خودم فهمم بیشتر بشه هم.
و اینو بهت بگم وقتی رسیدی یا فکر کردی که دیگه حرف نزنم یا کمتر بگم دیگه استخاره نکن لازم نیست قبول کن یا به قول یارو خفه شو.نه که با پدر و مادر و دوستات ها همینطوری چرت و پلاهاتو میگویم.
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
jer
ماحالا یه گهی خوردیم انقلاب شد باید راهشو ادامه میدادیم من حقیقتا نمی دونم انقلاب که شد امام چرا فرمودند که توی دهن این دولت میزنم هنوز که دولت نبود شاید منظور همین بود که اگه هنوز میخواین مثل غرب رابطه برقرار کنید و سیستم مجلس حالا خبرگان که خبره ولی دولت و از این حرفا تو دهنی میزنیم ما هر کی باشه سیستم خرابه چون غربیه حالا چند نفر حاضرند پشت سر رئیس جمهور ما نماز اقامه کنند؟ باید بکنند دیگه چون خلفای عباسی همشون که ادعاشون میشد نمازم میخوندند مردم پشت سرشون تو همین سریاله مثلا.
و من اینو بگم که ما مجالسی داریم چه قضایی چه به عنوان نام امام زمانی و سربازشو از این حرفا که صد مرتبه بالاتر از این مجلس درپیت هست که معلوم نیست چی ازش در میاد همین مجلسه هم زیر نظر همین مجالس ماست...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
kom
ببین من گفتما فردای روز قیامت من حرفامو زدم آقا فردای روز قیامت چی کار دارم ببخشید.آقا حالا اگه مرد و زن و داخل میکنین تو یه سالن کارکنند لااقل مجردات رو خراب نکنید تا با متاهل ها کار کنند چون هم اون دیدش به این بده هم این دیدش من یه مجردی بود کشوندنش به دیوانگی آقا اقدر مسخره ش کردند همش فکرای بد میکردن درموردش من حرفا مو زدم در مورد بقالی و سوپری ها و ... بعد میگه باید یک تجربه ی سیاسی معنوی دنیوی داشته باشه آقا تا بره سر کار بدبخت بیچاره.همین
والا اگه مجردا خرابشون نمیکردم دین و دنیاشون و ناظر بهترتر و کارشناس خبره بالای سرشون بود میگفتم تمام کارای نتی منو وصل کنید به نیروی جوان قوی نه پیر و فرسوده!!! خودمم یه خورده خرابما میبینی بیشترتر..مجردات هم مشکلشون اینه که میپرستند یارو رو و یا زود احساسی میشن در مورد خانوما.
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
gir
یکی از مطالب دیگه ی که زمزمه میکردن در اصطلاح شما تنهایی و به دور از خانه همونطور که میدونید شاید همین مسئله ی اطلاعاته که باید یه خورده هم بیشتر فکر و احتیاط کنم که آقا من به جز یه دوستیم ندیدم کسی بگه من بچه ی حفاظت اطلاعاتم اینترنت که من حتی ندیدمش اسمشم حمید بود کلی هم فشش میدادن از خارج حالام آپ نمیکنه خبری ازش ندارم!!!مثلا این حالا من خودمو چسبوندم به دوستی او با من ولی حالا شما نگاه این همه نیروی انتظامی کارمند دولت بیشتر در سابق جن و روح و ارواح همه چی اینا یعنی قسمتی از کارشون به یکدیگر ربط ندارد که نباشند! پس میشه یه ارتش 20 میلیونی حالا هر چی بخوان یه عده فقط فرم پرم کنند و پرونده بنویسند و خودشونو نشونم بدن یا ندن ما که حقوق نمیگیریم مثلا از دولت پس نیستیم؟
بعد دیگه همین دیگه تا خودش نفهمه که کیه حفاظت اطلاعاتی نیست خودش که سرباز گمنام شد یهو میاد جلو دست خودشم نیست کارهای ما رو درست میکرد یهو میرفت شاید اصن دکتر هم باشه ها ولی همینه دیگه با لبوس مختلف اندامی...
اصن همین بازیگرا که به صورت گزینشی
اصن من تا یه مدتی هی می نوشتم میگفتم چرا از اداره اطلاعات هیشکی نمیاد یه کلوم بشینیم حرف بزنیم یعنی اقدر محبووب نشدم!!!من حالا نه ها مبگفتم یه مامور سی آی ای حالا اذیت نکن اداره ی اطلاعات چه شکلیه اصن؟ خلاصه عقل که میگن نباشه جان در خطره حالا میگم شاید شبیه مامور برق باشه!و من همینطور راه خودمو میرفتیم اونا به من شک منم.
چی میشد؟ هی گناه روی هم و اشتباهات مکرر مو اقلم یه نامه بدستم نرسید که فردا اینو بگو حله...نامه ی ظاهری چون میدونی دید ما ظاهریه ای خدا منو بکش
حالا برو تخت سینه ی مردم بگو من اطلاعاتیم البته کارتشو هم نشون بده وگرنه بهت میخندن این مده این کار تو؟
خلاصه شاید به بابام سفارش بدم یه کارتی درست کنه کارم بیرون به مشکل خوورد الحمدالله تا حالا نخورده شاید همه منو بشناسند ولی اگه طوری شد یه چی داشته باشیم شایدم به کسی نگیا که بگیرنمون خودم یه کارت دیگه ی مثلا کاراته ای تکواندویی نشون دادم گفتم به نام قانون من مامور دولتم.
یه سوالاتی می پرسیا نه بابا قسمتیش بی اعتنایی بود بقیه اش بازی با من بود.شایدتم برعکس...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
point
فردای روز قیامت به زن و مرد دوران علی (ع) خرده نمیگیرند که چرا هلکوپتر مثلا اختراع نکردی در ضمن ما عاشق همچین مخترعین حاالا هم اختراعش بیشتر مخترعینیم ولی به زنه میگن سیستم شوهرداریت چه بود بعضی هاشون فقط باید در مورد جنسی صحبت کرد چون بدا با الخبیثات اند و بلعکس این چیزا سوال میشه که عرفان زن بالاخره شوهرداری هست و قسمت اعظمیشم به دلیل شوهر بد سکس مداری پس به دید چشم مو نگاه مکن که چی فیلم میگیره شاید ملکوتی دارند امتحان میکنن شایتم الهی. یه چی دیگم میخواستم بگما...بگو بگو..یادم رفت آخه...همین دیگه عرفان مرد و زن یکی نیست و خدا هم غیرتش در مورد زن بیشتره گفته کامل بپوشه و زنی هم بوده که همیشه حتی توی خانه حجابش رو رعایت میکرده و بعد مردن دیده اند که این زنه هنوز نپوسیده بعد چند سال..حالا دیدی...حالا بگو زن بودن سخته...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sigar
حالا اون مولوی بود که رقصید و برای همینام بود ولی امام رو نذاشتند...
امام میگفت داشت قسم میخورد فکر کنم اصن که من دو رکعت نماز برای خدا تا حالا نخوندم!!!
یعنی برید گم شید دیگه از پیش چشمم اومدین چی کار؟ باز فردا بیشتر با چشم خون آلود تر میومدن و شعار میدادند و از این حرفا(شایدم میگفت اون اون زمان بود که خود ساواکی ها خود شاه اصن خود آخوندا انقلاب رو میخواستند و منو اما حالا که ظهور رو دیدند نه شما؟؟؟)
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
tictoc
شما الان یه دختر 6 ساله و کمتر رو نگاه کن بدبخت مونده میخواد چی بشه چی سرش بیاد آینده این بدبخت رفته تو فکر زن های فیمینیسبم هم از بیرون جامعه از راه دور دارن کار میکنن ولی کمه بدبخت دختره گیج و واج مونده در همه چیزش در نظر بگیرش...اینم به فکرش بودم اون جا
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
AST
ما هزار بار گفتیم چه توهینی بالاتر که زن بیاد تو تیوی آیا چه کار کرده که بازیگر شده ما اینا رو هم گفته بودیم بله گفتیم زن ها دیگه نباید دلشون برای بچه ها و دلسوخته ها نسوزه بسپارن به همین مردهای نامرد زن نما یا هر کی ادعاش میشه الفرار ببینیم حالا این مردا که اقدر حرف میزنن میتونن درست کنن زنه شده منشی یعنی چه یعنی عین اسارت حالا هرچقدرم پولش بدن چه بهانه ای بهتر که اومده کار کنه پول بگیره؟؟؟یا اومدیم گفتیم اصن برنامه های تیوی برای زن ها باشه بعدم میان میگن مگه من چم کمتر از فلان منشیه؟ زیباترم که نیستم یعنی برعکس خلاصه میشینین فتنه ایجاد میکنید من مخالف فتنه ام که تولید میشه نه مخالف شغل زنم...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
GFGF
من توی تبیارستانم هم که بردنم گفتم اینارو که میگم که تا اون بجه های زیر دبستانی هم اتوبوس شادی دارند ما بیماران از نظر کارشناسی شده نباید داشته باشیم بریم بیرون دلمان وا شود!!!
خوش نیستند بعد یه تماشاچی هایی نمیدونم قرص دادن بهشون پول دادن نه خدا وکیلی اینطوری نیست هی توی سالون انگار دارند پرواز میکنن می پرن بالا نه بابا ما با این چیزا روحیه نه میگیریم نه عوض میشه ممکنه رقیبمون بترسه و نمیدونم حا بخوره شکست بخوره ولی مام میخوایم بریم اونجا تو کشورشون بالاخره. حالا به اون حوزه وارد نمیشیم میگیم بله کار از اینجا خرابه یه عده خالشون گرفته اس غم دارند دلشون شکسته باباشون خودشون خالا بیا و گل بزن...بنویس که من نمتونم درستش کنم ولی شماها بکنید..........
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
JOY
چی میگی...چی چی داشتم دیگه میگفتم که کارمون به اون تبیمارستانه کشید همین حرفا دیگه........
اوایل جنگ که تموم شد چه قدر امید بود که امام زمان ظهور کنه چقدر مردم خوشحال که شهید نشدند مثلانا خلاصه همه دست کف به تعجب خوب نذاشتین دیگه کافیه بریم ببینیم چه فیلم هایی رو اون موقع ها مجبور شدیم نشون ملت بدیم و چه خط رهبری رو عوض کردن و از این حروف............
خلاصه جنگ تمام شد مرد یا زن چه نقاشی هایی میکشیدند یه گلدون یه گلاب چند تا گل سرخ یه پوتین یه چندتا پوکه چقدر عاشقانه نه برای پولشم من که این نقاشیا نه میتونم نه استعدادشو دارم نه عاشقم که بتونم ولی این ها رو نابود کردیم چه پارچه هایی با اون خطوط نورانی تبریک میگفتند عید باسعادت تولد عالی رو اصن این چیزا گم شد از دست یه سری حسود من.
حالا صد سال سیاه میتونن مثل این نقاش های ایرانی انیماتورهای خوب ایرانی بکشند و درست کنند؟ مام مثل اونا نمیتونیم هر کی یه سیری داره دیگه اثرای منو هم ببینی ممکنه 4 تا فحش بیشترم بدی اصلا همش به کاغذ و مداد و امکانات نیست مگه ما با امکانات از عراق نباختیم؟؟؟
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
GF
تو همون سخنرانی بود حالا که نگاه میکنم هیشکی دانلود نکرده ه ه ه خوب یعنی چی؟ یعنی میشه جلوتر رفت شاید یکی بشنوه گمراه بشه شایتم آنلاین شنیده اند چه میدونم ولی حالا خلاصه توی همون سخنرانی میگفتش که میگه دست خودم نیست اگه دست خودت نبود تو خیابون توی جوب راه برو این خیلی حرف بزرگم نباشه خوبیه بله اگه اشتباهی کردی یا مثل من وبلاگ داشته باش غلطاتو بنویس که نه اشتباه کن خودت اعتراف کن پیش خدا و اگه تبعات داره شما و خلاصه مسئول نیستس مسئولیت پذیر باش یه چی دیگه هم میخواستم بگم آها من کو چیک که بودم غمناک شعری رو که میخوندم(اینا رو هم داشتم میگفتم توی اون خونه که بردنم تیمارستان) خلاصه میگفتم غمناک تر هم میتونم بخونم؟ حالا میگم دست خودم نیست شاید ولی یه خورده هم استعداد خودتم میخواد شما ممکنه جوگیر بشی صدای سوت دهنیت فرق بکنه یا شیهه ی اسب بکشی ولی آیا خودت به تنهایی نمیتونی بهتر بیای جلو و از خدا بخوای...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
GHFS
چیای دیگری هم گفتوم که کارم به اون بیمارستان کشید...
مثلا این:
طرف تو هند شنید که دارن عزداری اباعبدالله میکنن (اگه میدونی نگم؟؟؟) خلاصه سینه زد و وقت مردن فهمیدن که بله کف دست و سینه اش نسوخته و برای همین کارش بوده خوب مام میگیم اگه با اخلاص ها جاهای دیگر بدن و پا و چشم و زبان رو هم مثل سینه میزد برای اباعبدالله همینطوری میشد دیگه این یه سری هست لذا زن ها باید پرستار مردهاشون باشند تا این حرکات و باید تیمارشون کنند بزننشون اگه شد بگن یا حسین همش که حرف حرف جنسی نیست!!!الان مردها مریض اند از نظر روانی و جنسی و زن ها بدشون میاد که با وجود این فلوم بی شخصیتی اینطوری بهشون رفتار بشه مرده باید بپدیره که زنش پرستارشه و تیمارش کنه خودشم راحت بخوابه حالا زنه خودش میدونه چه بلایی سرش بیاره کتکش بزنه اگه لازم شد چیای دیگه هم همینطور
همش عشقه عشق
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
SICKNAL
میخوای دلایل دیگه شم بگم که رفتم اونجا؟
داشتم به خودم میگفتم تبلغ پیامبر (ص) اصن اونطوری نبوده که میگن فقط از سر دلسوزی که خدا هم گفت دلت نسوزه عزیزم براشون اینا همینطورند و خلاصه پیامبر (ص) اومد برای پیامبر های دیگه و قوت قلبش ائمه اطهار بودند که مثلا ما مثل یوسف (ع) فرار کنیم یک دادی میزنیم خسینی یا گریه ی خسنی یا راه دیگه بود که عرض شد چند پست پیشم که اونم گفتم بد نیست حالا یادم رفته ولی نوح (ع) شیطون میاد میگه تو 900 بیشتر کار کردی از حضرت محمد(ص) پایینتر باشی ببین خودتون اختلاف ایجاد میکنید بعدم نوح خودش میدونه این سیستم آمریکا نهایت کار ایناها بود این پیامبران که ار آب درومد پیامبرم گفتم اومد برای پیامبرای قبل و در تکمیلشون چون دینشون کامل نبود حالا یه سری وایسادن مسلمون شدند خوب راضی هستیم اصن پیامبر خودش میگفتند که امت من امت من فلان بسان.یعنی به زورم که شده قبول کردیم بعد میگه چرا بیشتر علی علی نکرد و یه بار بیشتر درستشو بالا نبرد برای ولایت بیاد ضایعش بکنه پای شما و من...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
QSDA
آره من دیونه م آره دیگه بدتر بیتر از این که نمیشه
خلاصه ما هنوز سر موضع خودمون هستیم و منتظریم سفیانی حوری های خودش را با چتر نژاد از سرزمینی دور چه اسرائیل و چه آمریکا و چه اروپای شرقی بر سر مفسدان فی الارض ایران و ما بفرستد تا ما مردان اگر به خیابان کارمان بنداست و اگر حدیث است که مردها زمان سفیانی بیرون نیایند که بر زنان عیبی ندارد درست این حرفا ولی باید فله ای اینها درست بشه نه که طرف زنشو بفرسته خودش تنها توی مغازه ی لوازم خانگی فروشی خودش بشینه تو خانه نه باید همه با هم تصمیم بگیریم آدم باشیم بلکه هم وگرنه سوقصد و ظن و رفتار از این سو ها بیشترتر به پیش میره.همین دیگه ما سر آمادگی خودمون هستیم و میگیم اگه قرار باشه که همه گناه کنند تویم میکنی؟ خوب همه دارن میکنن دیگه...
و در چنین شرایطی اگه قرار باشه زن های لخت یا مردهای لخت آموزش دیده در آزمایشگاه ها و زنادین فرود آیند اگر زن ها نظامی یا انتظامی ما کاری از پیش نبرند سگ ها ولگرد بلند چه کنن خوب اینا رو که دیگه نمیشه درست کرد اینا حیوان شده اند توی آزمایشگاه ما هم حسینه داریم در مقابل یه طرف زن نشسته یه طرف مرد بینمون شکر خدا فاصله است بله بله بله وای از اون لحظه حالا چه بمب بزارن که سید بره ببینه که طرف اومده زنیکه راحت مجله اش رو برداشته در این قیر و داد بمب گزاری و رفته اینم از سیدمان که تنهاش گذاشتن موقع بمب گزاری حسینه ی سید الشهدا از ما چه انتظاری است که بر مسند بزرگان تکیه زنیم چی گفتم اصلا...
خلاصه سگ های ولگرد هوامونو دارند اینم یکی دیگر اندر مزاید سگ ولگرد که ما نمی دونستیم و در نظر نداشتیم و باید احترامشون رو نگه داریم خودشون خوب میدونن وگرنه یخ نایلون هم انداختی روی سر این حوریان زشت صفت بعد میخوای چه کارش کنی؟؟؟اینا دیونن منتظر فرصت ماشاالله ماشالله خودمو میگم جوان های ما با این ائمه جمغه که انقدر اوصیکمتون کردن به تقوا داره تقوا میباره ها تو خانه شم ببینه یه همچین چیزی شده پا میشه میگه بریم گشتی بزنیم حالا دور یا نزدیک پدر و مادر بیرون.ما گفته بودیم که منتظر همچین صحنه های حوری صفت باشین هشدارشو داده بوده ایم هم که این شد خوشبختانه...
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
TINAGE
الان داشت اسب رو نشون میداد حالا خودمون اسب نباشیم از سگ ولگردم بگذریم اسب ولگرد سواری میده یا نه؟ ضایع اس اسیرش کردین اگه آدم بودی میومد مثل گربه براش غذا میریختی میخورد دوست میشدی خودش میگفت بپا بالا بریم یه گشتیتم میدم و دیگر دوچرخه هم ساخته نمیشد بلکه اسیر اندر اسیر به دنیا میان و معلوم نیست خودش خواسته به دنیا بیاره یا مثل خر حال میکنه براش.
از اینا بگذریم از همون اول اولا کلاس پنجم یه بچه ای بود از همون موقع اسب داشت خودش نجیب بود فامیلشم نیازی بود و توی درس خوندن و سبقت و خلاصه حسادت نداشتن توی همه ی روحیه اش خوب بود این بچه هه گفتم که نجیب بود من اوموقها از بابامم کتک میخوردم خودم اسبی بودم اصن مامانم حتی.
حالا شما نگا کردی این فیلم اسب سیاه رو من مثلا یه اسبی هم داشته باشم اثتنایی از اون خوش نژاد و بد هرچی این یکی میخواد که بهش غذا بده لابد من نیست اول یه جایی میخواد یه پولی برای اسارت هرچی فضول زیاده لذا سریال اسب سیاه که دیدیم هر دفعه چی میشد خلاصه اسب میخوای بزن تو دمن و کوه هم که بده خشکه همین سبزه زار و علف زار ببندش به یه درخت البته اگه اجازه بده و ما باهم محرم رازیم با اسب همو درک میکنیم ولی دیگرونم نمیزارن میخوان بفهمن چه خبره نه اینجا نمیشه دیگه دوچرخه اومده دیگه توپ اومد شده ورزش کلاسیک اسب سواری دیگه وقت تلف کردنه بارون نمیاد دیگه اونطوری اینجا رو میگما وگرنه نقطه ی دیگر جهان شاید شهر شما خیلی هم خوب باشه اینحا نه خبری نیس بگدریم از چرت و پلای نصف شبی
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ttte
لا ما میگیم استفاده از سگ ولگرد کنیم در حقیقت استفاده از خودشونه و از ه لحاظ مناسب تو نباید یعنی من خودمو بگم باید یاد بگیرم وقتی راه میرم به کسی نگاه نکنم به سگ ولگرد هم همینطور این از طرف امام زمانه که فردا اگه از محله شمام رد بشوند شما نگاه نکنید به ایشون خیره ان شالله و صد مزایا شاید هزاران مزایا برای استفاده که نه کاربرد از سگ ولگرد سگ ولگرد معمولا وحشی نیست اگه قصدت بد باشه من نمیدونم چند وقت پیش تو همون خونه همین زنبور های چی میگین شما گاوی؟ اومد نشست رو پای من منم اولش هرچی دعا تو ذهنم بود خوندم گفتم اگه نیش زد من چه کار کنم؟ کسی هم نیست به فریادم برسه بعد تکون ندادم رفت فرداش یکی دیگه بود یا خودش اومد دوباره به دندون گرفتن و تا خون پام درنیومد ول نکرد وخونم رو خورد منم هیچی نگفتم در صورتیکه در دوران کودکیم همچین آموزش اصن نبود و کبریت که دست میگرفتم توی دستم مادر بزرگم و بی بیم با اون چشم کهنه اش میدیدتعریف میکرد که این آتیش روشن کرده و نمیزاشتن کارمون رو انجام بدیم هوامون رو داشتن وگرنه ما با این شیاطین همیشه میخواستییم بریم و منم دلم نمیشد البته استغفارشو کردم قبلا که دلم پاک بود که بابی بیم سر یه سفره غذا بخورم بعد یادمه گفتم حالا که مرده فهمیده که من سرسفره باش غذا نخوردم روحش از من بدش میاد شاید محض همیین یه فاتحه برای میخوندم لااقل حالا تو جه فازیم خدا میدونه ای خدا نجاتم بده از دست اینا ای خدا به خوبی هام نگاه کن نه به زشتیام
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
fsssssss
نمی دونم خدا گفته که دخترهام باید حجاب داشته باشن حالا ما نمیگیم لخت باشند همون ولی تو خیابون بدون روسری که میتونن بیان بیا خدا گفته ها حالا شوهر گیرشون بیاد چه عیب داره خودش خواسته ولی یکی نمیخواد اگه دختره ها این دخترا ضعیف شمرده شدن و زن ها میخوان گولشون بزنن این اینطوری میشه که زنه بدحجاب میشه وگرنه دختر خودش احساس خطر بکنه کارش درسته... همینارو داشتیم میگفتیم توی خانه که بردندمون تیمار و بدتر از اینا حالا از خانواده هم فرار نکرده بودیما رفتیم تو خونه خالی اولیمون پیش خدا و خرما
۰۶ تیر ۹۳ ، ۰۵:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
mdb
در ادامه ی بحث قبل گفتیم پسرها رو بزارند دم مغازه ها مخصوصا سوپری ها مردها هم برند کارکنندها یا هم بشینند همون گوجه رو پوست بگیرن براشون چه فرقی میکنه!!!
خلاصه پسرای کوچیک تر و دخترها بیان تو خیابونا بازی کنن یا باهم یا نه کاری بهم ندارند اصن این کوچیکا بزرگ که شدن باید مردها آموزش بدن خرابکاری نکنن و زن ها مخصوصا پیرترها الان ببین سیستم یه چی دیگست ها خلاصه یه زن دیوانه شده نمیدونه حکومت نظامی هست زده توی خیابون اومده بیرون دست خودشم نیست پسر پلیس و دختر پلیس که کوچک اند میان دستشو میگیرن اگه سگ ولگرد هم نبود و کم داشتیم یه گشتی میزنیم بر میگردیم زنه رعنا است خودش گرچه ازدواجم نکرده باشه اصن دختره خوبه؟؟؟ بعد میان این دختر و پسر پولیس که توی کم داشتن سگ ولگرد یا مورد قبول نبودن این سگ ها رشد کرده میگه زن برای چی اومدی بیرون اون یکی رن میگه با اجازه ی شوهرم بیا تماس بگیر با موبایلم بپرس حالا سیستم اوایلشه یا پسره گول میخوره یا واقعیته بالاخره از اول که نمیشه پسر به اوج کلک بازار سوار باشه تا بیاد فرش فروش بشه باباش که میدونه باید بره از این شغل بیرون بده دست بچه پسر حالا پسره هم نمیخواد یه مشکل دیگه است و سوپری هم باید بخواد ولی حالا نگاه 4 5 بار گول که خورد یاد میگیره خودش بدتر از باباشم حرفه ای میشه شما فرصت نمیدین این سرش به سنگ بخوره و گول مردم بعد راش نمیدین این پسر بیاد سر کار؟ زن و دخترو نمگیم ها ممکنه اونا از نظر جنسیتی نباید و نمیخوام اصن کی منشی میخواد پسره منشی بشه بگه بله عزیزم امری دارید پشت تلفن بگه ها بلکه اسیرش کردن دختری که باید الان خودسازی کنه با دوست پسرش اومده اسیر دکتر شده شده منشی خوب دکتره هم میخواتش مشروعا و گرفتاری های دیگه خودشم میخواد کی بهتر از این با این همه پول؟
همینا رو داشتیم زمزمه میکردیم دیگه که بردنمون اونجا یعنی لیاقتشو حالا هرچیشو پیدا کردیم که اون خدا بیامرز دست و پامونو بست تو خانمون بردمون اگه پلیس بود که باید حرفشو گوش میدادم وگرنه میزد شوخی نداره با کسی ولی یه خورده هم ناز کردیم وقتمون طلا بود داشتیم تو خانه حرف میزدیم که بله آقایه اومده ماست محلی گرفته زن ها فهمیدن بین خودشون از محبت پر شده خودشون میان اصن تنهایی میخرند میبینن زن های دیگه ی هم فهمیدن عجب ماستی چه میدونم شیر محلی خوبیه بعد بحران درست میشه مرده هم خودش مغازه رو دست یه پسر نمیده زنه هم میگه این اگه شیر محلی شه خودش عجب مردی باید باشه شوهرشم عصبانی نمیدونه چه کنه اعصاب مام خراب حالا بشینیم تو خونه چادر سر کنیم سهمیه بدن یانه .همینارو داشتم میگفتم دیگه......دنبال چی میگردی..
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
daa
حالا ببین ما از اولش نظریات مختلفی دادیم ولی باز نه افراط نه تفریط اولش اومدیم گفتیم خوب بابا زن ها شیطنت میکردن به مراجع می نوشتن میشه برای خدا تو خانه هم چادر بر کنیم حالا نه سیاست الان میگه برای خدا اگه شده همین کارو بکنید بر اساس سیستم ما خوش اندام هم میشین نه به جز نماز احمدی نژاد خودش اینو میده و خوش هیکل تر و قوی تر از خود شوهرشم میشه حالا نه برای کتک زدن صرفا خوب دید مردها خرابه دیگه بعد گفتیم غیرت خدا زیاد بود در مورد موجودی به نام زن وگرنه کو 124 هزار پیغمبر؟ خلاصه نمیخواستم اینا رو بگم قاط زدم ما تو خونمون این چیزا رو هروور کردیم دیدیم مثل خونه ی خانوادگیم اصلا تاثیر نداره بعد گفتیم خوب زن ها باشه بیرون بیان از تو خونه و مانتو هم باشه برای خدا ولی مرد ها بمونن تو خانه این گرجه هایی بود که پوستش سفت بود و نرم نبود که زن ها یاد یه چی دیگه می افتادن فحش میدادن به میوه .خوب شیمیایی بود دیگه خلاصه زن ها برن سر ساختمان کار کنند و زن ها نبینن اینم نشد. بعد گفتیم از سگ های ولگرد استفاده کنیم که هرکدومش که صاحب نداشته باشه صاحبش صاحب الامر اون زنی که به قصد بد اومده بیرون رو میگیره خودش بعد دیدیم صد در صد آقایون مخالف سگ اند جه برسه ولگر خوب منم از این سگ های ولگرد که فرشته اند میترسم و زرم یا زعله همون خلاصه میره خلاصه سگم نشد بعد گفتیم تلفیقی از همش با اجازه ی شوهرش بره بیرون زن سگ هم باشه خودش میدونه اگه یه تیکه نون خشک زنه بهش بده یه سطل ماستی دستش بده باندازه گردنش میره در مغازه میخره میاد دیگه به اینشم لازم نیست دیدیم گربه بهتره سگ بیکاره صاحبم نداره همین چیا داشتیم میگفتیم فرستادنمون تیمارمون کنند اعتصاب شد برگشتیم ها ها ها ها
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sxsa
ببین سیستم درست نمیچینین مجبور میشیم لو بدیم کارهامونو واضح ببین ما دنبال یک آدم درستکار حالا دلمونم نمیسوزه دعاش مهمه ما دنبال یه آدم عقده ای ناپاک وگرنه معتاد چش به سالم؟ حالا شما در نظر بگیر هر چی بدبختره بیشتر میگه حسین(ع) ولی نه هر کی خوشبختره بایستی باشه همین شیخ جعفر یاد حضرت اباالفضل(ع) و وفاش که میکرد میگن به پهنای صورت اشک میریخت حالا ما میگیم.ولی یارو میگه چه گناهی کردن که اینطوری شدن نه دل من از سنگه که اینطوری نمیشه.حساب کار ما هم بکنید اقدر آدم حساب نکنید مقام اولیا و انبیا و ائمه رو هم پایین نیاریم راستش در راستای کفر گویی؟
میگه دور امام حسین(ع) جمع شدن حالا بگم یا نه؟ دیوانه شدند شهدا مام بشیم همینطوره ولی ایشون دیوانه پرورن خودشون جمع شدن تنهاش نمیزارن اینطوری میشه دیگه وقتش تنهاش گذاشتین بزارین دمی بیاساییم...میخواد برای خدا ایشون سرش رو تکون بده بگه دیوانه اتم ای رب نمیزارین یکی داره جارو میکنه یکی فقط نگاه یکی فکر بد بد هر کی یه طوری جمعه مام میگیم امام حسین مهان پدیره خودت عاقل باش نیا حالا فکر کنم درست شد ولی یه نا امید یه احساس گنهکار کارش واجبه برو اونور وقت امام رو نگیر تا امام نگاش کنه اشکش جاری بشه بخشیده بشه شما نمیزارید حتی شفاعت کند حالا چه برزخی چه دنیوی آخرتی که معلومه همه جات.
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۴۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
faadw
والا اقد به من گیر ندین من دیگه اون علی قبلی نیستم فضا فضای دیگست صلاح ببینیم ببینیم هوا تاریکه شاید تا سر خط مقدم جنگ هم بیام گرچه نمیدونم حالا جنگ سر چی هست اصن گیج و واج می نویسم چند سال ذیگه هم به چسخولیم میخندم که چروتی بوده چرا چون عقب نشستیم مثل عقب مونده ها و جامون گذاشتند و رفتند مخصوصا اگه زن بگیرم که توی چه هچلی گیر خواهم افتید به دست شما خلاصه سیاسته باید به پیش بره یه موقع چه رفاقتی بود که الغدیر نوشته شد حالا کاغذاشو بچه میگرن میکنن توی بینی چون ارزش نداره جنگ نیست سیاست عوض شده برای ما هم همینطور حالا میگه به قول استاد که آیا حسین می دونست کشته میشه بله خوب می دونست حالا چی میگی به تو چه توی ظاهرات گیریم دیه خلاصه امام نماز میخونه روزه میگیره باید مام بگیریم هم ولی حرام بر ما شرعا که مثل امام رضا زهر رو بنوشیم بخوریم همین.حالا امام زمان هم بیاد تکنولوژی ثانیه ای چه بلایی میخواد سرمون بیاره خدا میدونه چه فیلمی ساخته میشه بازی چی میشه تئاتر چی میشه موسیقی همش که نمیشه میشه؟ خوب یه موقغی سیاست و جنگ دشمن تو این بود بود حالا که دیگه نه اگه اومد میشینیم به خودمون میخندیم یا سکته میکنیم که اینو من گفته بودم نه کار یکی دیگه بود بابا نشونم ندین چی شده ها...جنگه جنگ ناموسی...همون ناموس پرستی.
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
dsf2
والا من از مرگ نمیترسم یعنی بیش از اینکه از بعدش بترسم هو زاد و توشه چون از این چیزاش خبر ندارم از بعد مرگ توی این دنیا میترسم که یکی جنازمو بخواد بالای سر بگیره یکی قلبمو دربیاره یکی بسوزونه یکی چه میدونم بخواد بشوره لا اله الا الله همین که یه بمب بزارن جزغاله بشیم راضی هستیم به رضای خدا چرا راه بمب گزارارو سد میشه!
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
dfdsf
اقدر به من گیر ندیدن والا همش تقصیر من نیست یکمی هم به خودتون گیر بدین ببینید مثل من سید سفیانی نشین یه وختی بگدریم:
حالا نگا نمیگیم حامعه نه مردم هر دوره ی زمونی خر بودند گاو بودند و تمام اقشار خیوانات بلکه بدتر حالا چرا خیوان آخه آدم از گاو نمیترسه که شاخ داره"؟ نه همین خودت...
بعدشم یه روز اونموقع ما حسینی بودیم حالا امام خسنی هستیم کسی که بخواد امام خسنی باشه مثل زنا خوشکل بشه کم نیست ما تو این مورد الان ضعف داریم البته قبلا داشتیم ولی چادر سر میکردن برای مرد خودشون شوهرشون داشتن قبلانم شناسایی خونه به خونه نبود که شد اینطری امنیتی به بهانه ای...مرد زیبا هم خدا نگرش میداره در بیاد. ولی ما میگیم امام خسین و امام خسن هم مسابقه میذاشتن ولی اختلاف نبود سر هیبت و سر زیبایی.اینا بین مردم همش سیاسی میشه الان مردم ما زشتی رو پسندیدند و ما هم این شد که میبینی پرواز نمیکنیم با هم بالا بریم زیبایی مرتیکه؟ میخورندت.و آخر اینکه کم پیدا میشه یکی زیبا باشه با هیبت هم باشه مرد رو میگما چه کنیم حالا ما که قراره دنبال ظاهرات دین باشیم و امامان هم داخلش چه باید کرد والا تنهایی نمیشه خودنماییی نمیشه بدبینی نمیشه ها.همه با هم به پیش جلو میزنیم شایدتم زیباییم بد میبینیم؟ نمیدونم ولی جذاب نیستیم پیامبر از یوسف (ع) جدابتر بود خوب اینام هست حالا مرد بشیم که دورمون جمع بشن و میکروفن و از این خروف؟ بابا بسه دیگه
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۱:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
dwf
داشتوم به خودم میگفتم البته سیستوم خرابه که باید قیامتی بعد از برزخ بایفته به کار اینو همه هم میدونن حالا برزخم باشه سیستمش ملکوتیه و اینا بله هست ولی خوب. یعنی حالا که اقدر ملکوت رو دوست دارید با اومدن حضرت باید بیترتر بشه اگه چنین عالمی اصن هست هست دیگه.داشتوم بدین فکر میکردم که امام خسین (ع) خواست یه کاری بکنه یعنی همه رو همه ی آبرو ها نمی دونم خونش ریخته بشه به آبروی خدا دورش جمع شدن حالا به هر دلیلی وگرنه چه کار به شیخ نشین ایرانی داشت حتی نامه م براش ننوشت و اونجا تو مدینه هم که چه وضعی شاید خوب بدتر از کوفه یم بود حالا بگدریم داشتم میگفتم یک آهویی خواستندش بکندش حالا کازی هم ندارم اومد پیش امام ولی حساب کن چه شعوری دارند این حیوانات که جمع نشدند مثل حضرت سلیمان دور امامان اینو داشته باش حالا ما چه این دنیا چه برزخ چه میکنی اصن تو خوشت میاد اسم ننه ات رو همه ببرند خوب نه حضرت خیلی پاک و معصومه خوب دیگه بدتر دیوانه حودت دیونه ای بعد میگی مجنون حسینم.غیرتم لوتیگری قدیم من باید همه ی اینا رو دوباره تکرار کنم؟؟؟حالا عیبم نداره نامشو ببری و توسل قلبی داشته باشی شاید بدتر از آهو باشی ولی روضه ی مشکوف؟مکشوف؟همون والا خجالتم خوب چیزی یه.
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۰:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
trf
داشتم به خودم این فکر را میکردم که آیا پیامبری (ع) ازش خواسته اند که مثلا حیوانی را انسان کند یا خیر؟ بعد دیدم چقدر آدم که خود حیوانند و این معجزه هیچ گاه شاید تا به حال رخ نداده که حیوانی هم به بهشت راه پیدا کند و از انسان جلو تر بزند بل هم اضل.جز میگویند چند سگ که راه پیدا می کنند ولی همه شان را نه مثلا سگ اصحاب کهف.حالا گیرم اومد میخواد چه کنه مثلا پر دربیارد و تو آسمان ها راه برود تا ما بترسیم گیرم به بهشت برویم.
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
xgef
معذرتم نمیخواهما ولی شما سگ شناس هم نیستین اگه مام بگیم مثل علی (ع) آدمیم جهل مرکب و از این حرفا بابا سگ خوب داریم کی اصن از سگ بی؟ من دوباره باید رشته ی سگ شناسی.بابا منم سگ ندارم کی از خودم بیتر شما هی طرف رو اسیرش میکنین بابا سگ باید ولگرد باشه سگی را تکه نانی.
یه کاری میکنین توی گوشتش سوزن خیاطی؟نه بابا اصن باید سگ چی بخوره علفم میخوره توی بیابونا چه کسی روزیشو میده خوب ارزشش بالاتر از ما که همینم میخوره گوشت خودت بهش میدی وگرنه بی میل هم باشه با یه تکه نون هم راضی میشه خودتون پدرشو در میارید بدبخت بیچاره زود صاحبیش میشید خوب دوست داره بره ولگرد باشه سگ ولگرد صاحبش امام زمانه حالا یکی دوست داره آهو باشه امام رضا ضامنش بشه یکی اسب بالاخره آدم نیست اینجوریا.
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
aaasq
بابا استادی معلمی دبیری هرگویی میدونه خودش چه کنه با مثلا دانش آموز تبعیض قائل بشه هم میدونه داره جه میکنه هر حیوانی رو طرف یه روز سگه فرداش شده اسب من چه کارش کنم؟ میره تلوزیون نگاه میکنه میشه بره فرداش خوب بچه اس دیگه چه کنیم بدبخت دبیرش حالا تو دانشگاهها کمتر پیش میاد ولی معلم خصوصی رو چه طوری حلش کنیم که اومده اونور تر نشسته مگه بیکاره؟ اسیرش کردندا حالا کی میخواد حالا چی میخواد و ازا این حروف بدبخت بیچاره به انسانیتش برسه یا حیوانتشو درست کنه!!!
آقا شرمنده من به مومنات که چشمشون مثلا تره و ایمان دارند نه اصن عاشقن نمیتونم برسم وظیفه ی من نیست وظیفه ی صاحبم ابوالفضل و علی (ع) من شرمنده میشم گو میاد بالا یه طوری میشه خلاصه حل نمیشه تبعیضم قائل نیستم ولی خدا میگه الخبیثات للخبیثین دیگه سگ خبیث و مبیث حالیشه!!! صاحبشو میشناسه اسیرش نکنین آزمایش نکنین 24 ساعته خونشو خراب نکنید بد میبینیدتا حالا هر اشتباهی اصن گناهی از مو و این سرزده باشه که همنیشنی کوچه به خونه شده باشیم!به دنبال چه میگردی؟ به دنبال چه میگردی!به دنبال چه میگردی اینجا!اینم شد فرهنگ آپارتمان سواری.!!!صد رحمت به خانه ی قبلی...
۰۵ تیر ۹۳ ، ۲۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
jkh
هم الان رفته بوده ام در سایت سمتخدا.آی آر برای فضولی در مورد شیطان چیزی خوانده یوم که خوب نباشد خلاصه اینکه شما در نظر بگیر شیطون تو گوشت چیزی خوب اگه تقواداشتی میفهمی جه نوع خطوری شیطان هم آخه از بمب صوتی مو سواستفاده های فراگیر میکنه برای اذیت مو و جنبه های نفسانی که کاری نداریم خلاصه تقوا داشتی که داشتی ایمان بود که بود ولی اگه مثل مو بودی چه مو اگه صدای یه آدم بشنووم تو گوشوم شاید حدس بزنوم که شیطان داره وسوسه میکنه ولی نه مو ملکوتیوم بیشتر و اینجا ها چی نداره شیطون پیدا شه خلاصه میگوم بله خیره ان شاالله حالا پیروی میکنوم یا نه بحث جداست اون اوایل بعد از گریه و توبه و توسل به امام حسین و کسب حاله نور توی اول دبیرستان و ارتکاب به گناه دیگه بدبین شدم به آدم و خالق و دیگه لج کردوما و حرف گوش ندادوم تا اینکه مجبور به توبه ی بعد از گناه بعدی شوم یا مجبور به حرف زدنی بشوم که اصن دست خودم نبوده باشه و چه شد؟ کلی از حرفای شما رو پس زدم به عنوان اینکه مو با شمایا کاری نداروم والبته سیستم قوی است اما بدبین بودوم به شیطان و از این خطورات نا سلامتی مزه ی محبت چشیده بودم یعنی و دیگه نشد برسیم به اون حال اولیه زدیم تو جاده خاکی و حراب کردن افکار عمومی مردم و از این کارا و اینکاره شدیم و رسید اینجا پس تا میتونید توبه کنید اگه گناه کردی نوجوان جوان گوش بده توبه نکردی شاید دیگه نتونستی مثل اولش شاید دیگه بدنت نلرزه اشک نیاد و به همون نقطه نرسی دیگر شاید اصن راهت عوض شد دیگر گناه شد عیب نداره راه هست برگرد شیطون وسوسه کرد قوت زیاده خوب بعد فرشته ها یا شایدتم جنونی که شاهد تا آخر گناهتن متاسفانه ی بدش اینجاشو میگم مهمه که شاهد بودن دیگه و گناتو دیدن و میخواهند شهادت میدن و پارتی دارن و شناختند که چه نوع آدمی ای و قوی هستند و تو کوچک و نورسیده در مقابل آن ها و خداوند همچنین و خدا مهربونتره و ازاین حرفا میرسه بدینجا!!!و حالا هنوز شناسایی نشده یه طرف کیه بچه هه که میخواد بیاد و اولشه و خدا اگه ببخشه دیگه در نظر نمیگریه گناه رو ولی اینا دیدنو ثبتش کردند رمال ها ، رماول بازی بازی با خدا هم ه؟(کلا سیستم خرابه اون وقتش حالا در مورد من به رحمتش...دیگه چه فرقی میکنه الان بروم اصلا..)وبه دنبال یکی میگردن نشونشم دادندو بعضیا و ترجیحا قراین میگه باید پاک باشه طرفه یو... باشه و یکی مخصوص کیه هو جلب اعتمادشون از دست رفتیده بودیه هو خراب شده بودیه و باید شروع میکردمیه چون دوروبرم شلوق بودیه هو از این حرفا ....مویوم کلاس اول و موقع شرم و گیر دادن با گناهان... (شرایط رو درنظر داشته باش چگوونگی بوده برام)...اگه اوایل باشه اینکاره نشده باشی و گناه آلوده میان میگن توبه کن گریه کن گریت میاندازن اونجا یه وقت نیای مثل من بگی خودم میخوام با پای خودم برسم به خدا گریه تو بکن بزار خلاص بشی کاروو تمام کن دلت برای خودت بسوزه کار خودتو بساز خودتو اصلاح کن از خودت شروع کن توبه اگه افتاد عقب کارت لنگه و سختر از همه توبه نصوح یعنی سختر از انجام گناهت بله هر گناهی از جمله شهوات الله...
حالا داره ماه رمضون میرسه وقت برای اصلاح شدن و همه کارت هس تازه مو یک نور کمی از امام حسین(ع) در خواست نمودم و توسل کردم دادند اینطوری شد که نتوستم همیرو هم تحمل کنم و خوشم بوده یوم حالا این این و نمیدونم اشتباها خواستم کار کی بود اصلا؟؟ کی میخواست اینطوری بشه خدا میدونه کی توی دلم بود اون زمان و چه شد و کجا اومدیم اصن...تو نخواه....بهترشو بخواه بعدم اینطوری توجیه کرده بودم که دیگه گناه میکن یا امام حسین(ع) محبتو به هر دلیلی که خواسته بودم و اون نور کم رو دادند و خوش شدم ولی بعدا اینجور توجیه کردم که میخوام برای تو یا حسین(ع) بنالم؟گریه کنم و شد نمیدونم اشتباه بوده یه است یا خیر.. رسیدیم به کجا؟ به پوچی حالا دیگه همون اشک رو هم ندارم و سنگ دل و کار به جایی رسیده که عالم و آدم به جای خنده!...
حالا موضوع شیاطین بوده ببین چی شد کجا رفتیم...مو خودوم در ضمن بگویوم که از همین شیطان هم شروع کردم روشون کارهایی کردند و قرار داد و از حروف با وبلاگدهی ها و تبادل لینک...مو خودم میخواستوم اینه بگویوم که در حال حاظر که ایمان و تقوایی نمانده است برایوم اگه صدایی بشنوم و ندونم کیه؟ کیه؟ شده کمتر شک کنم بلکه عمل میکنم بش و مانند قبل نیستوم چون بعد یه مدتی که اون وضع بی محلاتی رو داشتم و دوستام به قلت رسانیده شدند و کم گشتند چه شد؟ مو تنهای تنهای منفور الی الله شده یوم و حالا عوض گردیدوم و اعتماد می کنم چون راهشو طی کردم و بنی بشر فهمید که مو چیزی در آستین داروم که کس دیگه ی نداره جلب اعتماد عمومی مردم عالم مهمه بالاخره و دیگه حالا یعنی مثلا کوتاه اومدیم و آمده ی پذیرش گول و حیله شما ها الی الله هستیم منتظرتیم خلاصه یه چی میگم به هیشکی نگو خیلی دوست دارم همین دیگه؟ الان ضعیف شده یوم یکی یه فش بده انتظار نداشته باشیم حالا فش نه یه حرکت ناخوشایند بکنه بدم میاد ازش میگم با مویم ه؟ و شدم مثل شما شمام مثل مو نشی یه وقت اینا همش حاله که آدم میرسه بش و دست خودش نیست که چه شود و زیاد کفر نگم اینکه باید آدم شد..بز بز ..
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
9iuy
حالا یه چی میگم یه دوستی دارم به یه جمله ی خودش میخنده میشناسمش نمی دونم کیه یا برعکس حالا جملشو میگم نبایتم انقدر صادق باشم روال کاره...
جمله ش یادوم رفت ولش کن تا چه شود...
خلاصه آقا شما نگاه بکن چه میکنیم ما با خودمان میخوایم همه حکومت باند بازی تفرقه دگرگونی ثابت نیست اینور اونور هرکی یه چی پیدا کرده داره کار میکنه روش سوار باشه روی سرش چپاول کنه اموال قیمتی و غارتی است در کارش. بابا ول کن بابا بینیم بابا...و تمرکز نیست بله ایراد از منه باز...
حالا بهتر میگم چون تابلو هس میگم شما رهبر فقید امت اسلامی را نظر داشته باش همین دیگه ببین مردم حاکم پذیر یا طلب چه میکنند روانشناسه میگه ما میخوایم برسیم یا رسیدم به حالش بابا هیچکه حال ایشان را درک نمیکنه جز ولی امر مسلمین چرا میخواین درکش کنید درست درکش کن احترام رو نگه دار بگو انتقاد پذیر باش چرا میخوای بگی من میتونم به ایشان برسم نمیرسی دیگه بابا حال ایشان مناسب حال ما ما نمی فهیم چرا به خودت میگیری پس چرا میخوای حکومت عدل برقرار کنی نیتتم خیر باشه نکن اینکارو خود من یه احوالاتی داشتم حالا ندارم خودمم خودمو درک نمی کنم پس چه برسه امام زمان رو...حالا امام زمان (عج) می گویند هر روز و شب بر امام حسین(ع) و ائمه اشک می نهانه آیا ایشان درک میکننش به قول دادش...نه خود ما رو میگویم نه بالاتر ما...
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
njk
هر چیزی یک اسم رمزی بری خودشان دارند و ما هم بی خبر باشیم و یا نیست مثلا شما من میگم جگر یاد چه چیزی می افتید خوب کوچیک بودم بگذریم از یه نوع غذایی که توجه نداشتم بدین یاد این یارو کی بود؟ حضرت حمزه سلام الله علیها که جگرشو هند جگر خوار بلعید لعنه الله علیهم خوب ببینید جلو افکار پلید رو هم نه میشه گرفت الانم به یه چی دیگه فکر می کنم هر چیزی رمز پس باید قرآن رو حفظ؟ تا حدودی رمز گذاری میکنه دیگه اینم که یه کاریش وگرنه توی این دور زمونه و کلا دنیا چه میشود کرد با این همه دود و اغیار...شیطان وجود داره بابا دوستمون میشه میاد نزدیک پیشت میشینه از درب رفاقت نه که دشمنی کنه که چرا سحر و جادو تا قرار داد نبستیم با هم میریم گولش میزنیم البته من خبر دارم که فرشته ها هم نباشه ارواحی هستند که به جای شیاطین روح صید می کنند و کار میکنن و آموزشت میدن اگه شیطون نتونست بیاد اونا هستن آزمایش می کنیم 123 بیبین...
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
gggf
خوبه که یه کمی بیشتر از این بر روی تجسم در افکار کار نماییم خوب استاد لازمه و هم نمیشه اینطوری وارد شد ولی اگه پیگیر باشیم خودمون هم میتونیم یک کارای بری خودمان بکنیم خوب شما چطور؟ شما در خلوت اصن چیزایی رو تجسم می کنید یا نه خوبه هر که متناسب خودش بعضی ها خوب بعضی هم زشت ولی مو که نه جدیدا شیطان بت پرستی میکنه روی فکرم ولی منم زود خارج میکنم (ویشششش) اینطری خوب من کسی نیستم که بخوام در این زمنیه (تجسم) صاحب نظری کنم یا استادی داشته باشم چون یه رفتم به یکی که عقلش میرسید همینو گفتم رمال بود حالا که اینجا رسیدیم اولش پیش یکی دیگه شون بردنم برای اولین بار گفت 10 تا جن زن داری و ازاین حرفا بعد پیش همین رفتم گفت بهم شیاد بوده و دعایی وردی چیزی هم خواستم داد نمیدونم چش کردم بعد بهش گفتم حس میکنم دوستام تجسماتی دارند و انگار کارتون می بینند توی فکرشون و از این حرفا گفت اونا آموزششو دیدند خوب منم آموزشو ندیدم حالا که اینطوری شد بگم که من با این چیزا اصن یه زمانی جنگ که نه از خودم دور میکردم آخه معلوم نیست چقدر حقیقته تجسم یه بار بارم برای روانم فرستادنم جایی همونجا که گفتم یه بارش بعد یکی بود با ذهنش دوستش رو صدا می کرد خلاصه معلوم نیست خودمم راستش همینطوری دوستانی دارم اصن یکی رو میشناسم و فکر میکنم فکرمو داره هم زمان میفهمه پس چقدر خلم که چیز بدی رو تصور یا فکر کنم البته ترسی نیست ولی خلاصه کوچیک که بودم برای فوتبال بازی حالا بزار اینو هم بگم که اگه خودم بخوام چیزی رو تصور کنم چی میشه؟ دعوا میشه یعنی؟ نمی دونم والا اسیریم دیگه به شیطون هم کار دارم اما چه بگم اگه خوب باشی تصورات خوب هم میکنی البته تصاویر زشت اومده نمی دونم والا خلاصه اینکه چی چی داشتم میگفتم با خودم آره فوتبال بازی خوب قبلش میشنستم یعنی مینشستم فکر میکردم که فلان تکنیک رو داشته باشم خوب عالم فرشته ها و ارواح و جن هم تکنیک هایی دارند برای گفتار که تجسمی هم هست مثلا این..
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
vsss
ثُمَّ عَفَوْنَا عَنکُمِ مِّن بَعْدِ ذَلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
خوب داشتم بدین فکر می نمودوم که چرا خدا گفتهه لعلکم تشکرون میدونم جاش نیست اینجا این حرفا شاید ولی شایدم بودش ب دردش خورد خلاصه اینکه مو تفسیر دسترسی نداروم توی این خونمون نیست رفته یه جای دیگه سرچ هم نکرده یوم ببینم نکته چیست ولی شاید مثلا اینکه شایتا راه رو داره خدا نشون میده که شکر کنید تا بخشیده شید وگرنه 100% درسته که برای شکر کردنشه که عفو خودش گفته ولی راهه وگرنه محتاج که نیست و دیگه بیش تر این فکر نمیکنم چیزی به ذهن نمیاد...تا شاید شما تشکر کنید یعنی چه؟؟ و وقتی شکر میکنیم نشانه ش اینه که بخشیده شدیم و یعنی بشارتی هست بر ما چون شاید منظوره ما عفوتون میکنیم و شما در مرحله ی بعد شاید شکر کنید!!!
یا آیات بعدش که لعلکم تهتدون
ثُمَّ بَعَثْنَاکُم مِّن بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
یا این آیه که بعد از مرگ میفهمیم شکر چی هست شاید و الان شاید نفهمیم بعد مرگم مگه شکر گفتن خدا ثواب دارد اصن... میبینی نمی فهمیم به چیا گیر میدیم؟ اینم یه نکته ی دیگش
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
qwt
یه چیزی میگم حالا خودستایی می کنم ولی میترسم مثل اون بحث سر تغییر و قر یاروه بچه مد نظر یکی از دوستام مو گریه ش بگیره آخه حاله دیگه یعنی زبان حال
ای خدا حالا که همه حقه ها و کلکام و لحون و دسیسه هایم جهت کسب معرفت و صدالبته محبت الهیت لو رفته و مورد شناسایی قرار گرفته چرا؟ چه میدونم خدا خودشون فکر میخوان برای شما نباشه؟؟؟و فکر می کنن دارم ریاکارانه میخونم برایشون اینطوری فکر می کنند بله و به جاش مو رو لعن میکنند در حالیکه خدا در قلوب مومنین است ولی اینان با نفس توهین میفرستند...حالا خوباشون که مسلطند اینطوریند ها بدا که انشالله درکار ما پیداشون نشه انشاالله تعالی پس با صدای بغض و این لحن با تو سخن می گویم و با تو سخن میگویم پس یا در دل می شکنم در خود و اگر شد اشک می ریزم تا کسی صدایم را نشنود!!!!!!!!!!!!!!!!
یا لبم هایم را می بندم و اسم رمز را همینگونه تکرار می کنم با خود بلند بلند به گونه ای که فقط صدایی باشد در پیش و کسی ظاهرا نفهمد در ناله چه میگویم برایت تا درها را بگشایی اسم رمز؟ یا حسین!!! اما خدایا چه کنم؟ این بار مگوی که بهانه رسیدن به این احوالات خدایی نکرده گناه باشد نه دنبال شر می گردن خوب شر می تراشند...بگم؟ بگم؟ در همه حال یا بترسم از دیگران و نه صوتی نه قرآنی نه غمی و غصه یا تند حرکت کنم یا با فکر...
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
dte
بله طبق قرارداد می پردازیم به خارج شدن از خود البته طبق پستی غیر تخصصی اول صحبت مینماییمیه در مورد خودبینی و خودپرستی.
آهاااااااااااااااااای شاعرا که اوایل شعرهای پرمعنا و زیبا می سرودین آیا دچار خودبینی و خودپرستی نشدید؟ آیا شیطان افسار شما را نگرفت و به زمین زد یا نزد؟
آهااااااااااااااااااااااای نفس کش (ببخشید این که جاش این جا نبود) آهااااااای بازگیرا که خوب بازی می کردین آیا دچار خودبینی نشدید بعد از اینکه مشهور شدید آیا خودبینی شما را به زندگی خود وانداشت تا جز خود خدایی را بندگانی دیگری را نبینید آیا این خودبینی بود که شما را مشهور کرد؟نه نبود شما عاشق بودید که اینگونه به این کجا رسیدید.................
آهاااای خواننده ها آیا نقش شما ها مثل این ها تکراری شد به خاطر خودبینی یا خداوکیلی مردم چشم دیدن پیشرفت شما را نداشتند و شما را به سمت خود جذب نمودند.
آیا ما باید دنبال افراد جدیدی و چهره های نو باشیم یا به انتظار آدم شدن این ها آیا ما هم از پیشرفت اینان خوشحال می شویم یا چشم دیدنشان را نداریم به کوری چشمانمان ...............
در این صورت تا این ها اگر پس از اوج دچار خودبینی شدند و هنرشان فرونشست و تکراری شد تا این شد تا کجا؟ یعنی تا آدم نشوند مردم هم که چشمانشان به آن هاست تغییری نخواهند پذیرفت و از اونور چهره ی جدید هم اگر بود پشت سر این ها برای کمبود نقصانشان است!!!!!!!!!!!
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
afe
اولا اینکه مو هر وقتی که دیدوم که برای خودم یک آدمی شده ام یا دیگه باید ازم حساب ببرند و حرفمو گوش کنند گرفته تا.....خلاصه یک انسانی متفکرم حالا نمیگوم عارف نه خلاصه به یه جایی رسیده یوم و مغرور شدیم بالخره خداوند هدایتم نکرد و ولم کرد بیشتر اوقات یا خودم برم جلوتر و مو هم فقط جلوی پامو می دیدم خلاصه ول شدیم تا خودمون بریم خودمون هم رفتیم تا سرمون به سنگ خورد ان شاالله ولی میگن تواضع داشته باش تا الهام برات نازل شه.سرتو بانداز پایین ما یه کودک جاهلی حالا خودمو میگم مو بیش از این نیستوم درسه یه مدتی یک حرفایی میزدوم و به خاطر همینام بود که غرور مو رو کشت اما باید از این پله و نردبان که به جایی وصل نیست و جایی نمیرسی بیایوم پایین تر چون خطرناکه نردبان باید به دیواری چیزی وصل باشه نه که همینطوری به هوا و آسمان خلاصه اگه روزی خواستی مو رو خراب کنی مو رو یک آدم بزرگی بدون و بهم تلقین کن خوب؟؟
دویما مو امروز داشتوم به یک چیزای دیگری فکر می کردوم مهم نیست اما بلخره.
اینکه هر انسانی بالخره مردگراست یا زن گرایه. خوب بیشتر توضیح میدوم که یعنی چه منظوروم چیه ولی معلومه که زن ها بیشتر مردگرایند و مردها هم زن گرا این طبیعیه و برای همین ازدواج می کنیم.حالا تا بیشتر بازش نکردم بگم که منظورم اینه که هدفشون تو دل نه یه چی دگه میخواستوم بگوم که بالاخره توی دل گرایش به مرد داره یا زن طرف یعنی کیرو میبینه؟
خوب ممکنه بگی توسلات ما بیشتر به امامان مرده ولی نه اینطوری هم نیست همیشه خلاصه زنا اخلاق مردانه رو دوست دارند ولی مردها چی؟ برای کی کار میکنون آهان یادم اومد اون کلمه منظورم این بود که اسیر کی هستن آدما و دلشون به سمت یه مرد با مردانگی خاص خودشه یا یه زن؟ داشتم میگفتم زن ها اخلاق زنانگی دارند درسته ولی اخلاق مردان رو بیشتر دوست دارن حالا من نمیگویم که ادای مرد ها رو در میارن یا نه و از این حرفا نه کار به این کارا ندارم حس دوستی رو بیان میکنم ولی شما نگاه کنید اکثر مردها هم دید درونشون و اسارتشون به سمت زن هاست مخصوصا توی این دوره زمونه اصلا مردانگی انگار نیست هستا ولی وقتی مرده داره کاراش رو از دید یه زن میبینه و ریاکاره بالخره چه میشه کرد؟ البته مردا میرن به بهشت که با حوری زن ازدواج کنند درسته و بالعکس و بهشتم که حالام برپاست اساسش. ولی مردانگی چه میشه پس؟؟ دید مردانگی گم میشه.خوب این همه چرت و پلا گفتم که چی؟؟ هیچی به خودت بنگری ببینی اگه هنوز مثلا ازدواج نکردی و پسری حالا مردی و نگاهت بیشتر به یک مردی است و الگوت رفتار فلان مرده یا نه دیده شدن از طرف زن هاست یا اگه زنی فلان زن خوبه الگویت یا نه دیده شدن 24 ساعت توسط مردهاست حالا اگه ازدواج نکردی همینه مسئله حالا من نمیدونم 100% چیه مسئله که زن میگرند و عوض میشن یا نه بالخره و خوبه یا نه این هم هست و بالخره میرسند به هدف یا نه چی میشه یا نه ه ه
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
123d
اولا یادومه هم چند پست پیش حالا نمدونم چند تا اما گفتوم که گارد نگیرید و دنبال یک کلمه ای میگشتوم همین که موضع نگیرید در مقابل مو ، نه هم بی خیال باشید بلکه برام دعا کنید مو هم قرار نیست چیز موهمی (مهمی) هم بگوم نه هم فرشته ها صف کشیدن دم خونمون و فضا سنگین باشه و مو نا راحت نه هم داروم داد میزنوم وضعیت اگه بخوام بگوم زرده حالا نمیگویوم عادی (خوب که خوب) خلاصه مو داروم زندگی خودوم میکنوم و کاری هم داروم نه که نداروم به دوروبروم اما نه نگاه شک دار و دخالت جوی و فریاد کش شایدم پیش بیاد ولی حالا فعلا اینیم دیگه این از وضع مو باشه. خوب شما توجه داشته باش دعا که برا مو نمیکنن فرشته ها جمع بشن بعد یه تو سری خور نا امید گنهکاری رو بخوان هدایت که نه باندازن جلو در شرایطی که هیچکسی جرات نداره حرف بزنه مو بیام برای شما مثلا حرف بزنوم خوب حالا بگذریم ما دوتا با هم حرف می زنیم و تو به من سر میزنی خوب این وسط کسی نباید استراق سمع کنه (اینم خوب؟) خوب خلاصه اینکه مو فکر زندگی خودمم و کاری هم ندارم و منشا فکری من بر میگرده به زندگی و جامعه ی خودم بعد نیان چیزی بگینا که فلانه بسانه ها نه. حالا مثال می زنم:
یه چند روزیه دارم نهج البلاغه حفظ میکنم حالا اینو بگم که نری ببافی برای خودت که دستورالعملیه و این دیگه با فرشته ها ارتباط داره و از این حرفا حالا که اینطور شد منشاشو بگم که داشتم کتب شهید مطهری رو میخوندم (آقا فحش نده) خلاصه رسیدم توی یه کتابش به اینکه بعضی ها بودن که نهج البلاغه از حفظ میکردن و مثلا 100 تا خطبه حفظ بودن و این شد و اون شد. خوب حالا من هنوز 2 صفحه رو حفظ نکردم اما نری بعدا بگی این خبریه ها نیست والا بالا نه بابا خبری نیست خدا هدایتمون کنه. این همه صغری کبری بافتم که بگم باید از خودمون شروع کنیم این یک دو هم اینکه چی میخواستم بگم؟ حالا ولش کن گفتم دیگه.
خوب حالا همه چیز و دید و ازینا فرو نشست حالا بگم، داشتیم میگفتیم نهج البلاغه رو شروع کردیم به خوندن خلاصه اینبار بر خلاف بارهای دیگه که به حفظیاتم شک داشتم وبعدم میومد که درس هامو به زور حفظ کنم و میگفتم درس میخونم اما ذهنم قوی نیست برای حفظ کردن و خلاصه اینکه میگفتم من به زور چیزی از حفظ نمی کنم مخصوصا اگه برای یه آدمی باشه نه خودم یا خدا.درست گفتی میخوام در مورد سیستم غلط مدرسه ها گرفته تا دانشگاه صحبت نمایوم (دیدی که منشا خاصی هم نداشت، موضع هم قرار شد نگیرید در مقابل من تنها) خلاصه هر چی فکرش میکنم با توجه به افکار چند بعدیم اینکه سیستم خواندن ما سیستمی غلطه.چرا؟؟ حالا باز می کنم بزارید......
اولا سیستم میگه باید از حفظ کنی این زور غلطه بده یعنی هر کی از اول دبستان خاطره خوشی و معلم خوبی و ممارست و تمرین و تمرکز خوبی داشت در حفظ این تو سیستم ما چی بگم؟ نجات پیدا میکنه خوبه؟؟ نه بزار بیام جلوتر اونو ول کن ببین اینطوری بگم برات که آقا دانش آموز ما یاد میگره که بر همه چیز مسلط بشه همین اول راهه همه ی بدبختی های ماست و در نهایت کار به جایی میرسه که بر سر معلم هم سوار ومسلط بشه بلکه قرار نیست اینطوری باشه علمو یاد بگیر ولی فکر نکن همه چی رو بلدی علمو یاد بگیر ولی قرار نیست 20 بگیری ولی ما از کودکی یاد میدهیم که 20 بشه آخه غرور که میگن همینه دیگه که بچه بشینه حفظ کنه و حفظ کنه و حفظ کنه و یاد نگیره و مسلط بشه من به تجربه عرض کنم که مسلط شدن بر علم عین غرور و گمراهی است حالا یاد بگیره حرفی نیست خیلی هم خوبه مو حالا نمیتونم و ضعیفوم در این مسئله که حرف خویش را به کرسی بنشانم که چقدر بده آدم مسلط بشه بر علم فقط اینو بگم که باید علم دریایی باشه که یه مقداریشو برداری یعنی چه یعنی دانش آموز ما باید بهش کتب مرجعی و سنگینی داده بشه حتی میشه اینترنتو در اختیارش گذاشت و اینترنتو و نحوه ی مصرفش رو یادش داد و لینک های خوب و جاهای مفید رو نشونش داد خودش عالم میشه یا نه کتبی با قطر بزرگ و عکس های زیبا آموزش داده بشه نه در حد کلی هم (اصن علم چیزیه مخوصا علمی که ما میخونیم که ممکنه عوض بشه اینم هست یه بعد دیگش و باید قرآن خوند و یاد گرفت نه هر علمی ساخته بشر)خلاصه اونم که گفتم که یه بعد دیگش خلاصه علم کلی رو در قالب یه کتاب بزرگ باید به بچه که نه به کسی درس میخونه آموزش داده بشه و علوم خاص که باید 100% یاد بگیره رو باید مثل کتب چی میگن این کتاب مراجع که توش احکام مینویسن چیه؟ همون دیگه مثل همون رفتار کرد یعنی سوال و جواب و همچنین علوم خاص(آهان رساله مرجع)و بعدم قرار نیست از حفظش کنیم.
الان این همه کتب الکی که توی مدارس و دانشگاه میخون حالا چه چیز خاصی یاد گرفتن ؟باید توی علم شنا کرد بدبختی ما زمانیه که مسلط بر علم بشیم توسط حفظ و روش دیگر .کارمان به کجا میرسه به جایی که کارمون میشه تست زنی ت ت ت تست زنی اینم شد کار اینم شد زندگی اینم شد آموزش بعد چی میشه بچه ،دانش آموز، طرف، دو روز یه مطلبی توی ذهنش هست و تموم بله قرار هم نیست همیشه باشه ولی چه فایده ای داره این چه برتری ای هست من از روی حسادت همش حرف نمیزنما چیزهای دیگری هم هست(شوخی کردم بابا) خلاصه که نشد کار. بچه که نباید 20 بگیره بچه باید توی علم شنا کنه نه به زور یه چی یاد بگیره بعد هم به زور بخواد مسلط بشه من خودم هر وقت مسلط شدم مغرور شدم و به زمین خوردم در مورد خودم میگم حرف فکر کردم خیلی میدونم به زمین خوردم متاسفانه و میدونم افراد دیگر هم با وجود شیاطین به زمین خواهند خورد بله بله بله.
زیاد صحبت کردم فکر کنم اگه همینطوری جلو برم و شما برام بیشتر دعا کنید جن ها جمع بشن در نتیجه ارواح پیدا بشن و بعد فرشته ها به فریاد رسن از طرف خدا چه میدونم والا جن و شیطون فقط نفرستین که خوشم که شیطون نیست فعلا و فکرم خالصانه شیطانیه بای فعلا.
حالا چه طور بود؟ آیا فکر میکنی به زور چوب صحبت کردم؟ یا چیز دیگری؟ یا به زور صحبت کردم؟ نه
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۵:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
hgh
درسته که شیاطین کارهایی می کنن نه همشون هرکی یه کاری سحر می کنند چهره های زیبا رو زشت می کنند از معنویت و مومنیت می اندازن مشغول به خود می کنن همه کار می کنن ولی من کاستی های خودمو تقصیر این بدبخت بیچاره ها نمی اندازم غفلت و دوری و فراموشی خدا رو اگه دارم و هست و طبیعیه که باشه با وحود اینا چیزی نمیگویم البته تا حدشو نگه دارن چرا؟؟ چون اگه تو قدرت الهی داشته باشی با خدا باشی اینا کاری نمیتونن بکنن و این از دوری ماست و بی توجهی به الله یعنی در نهایت کاری نمیتونن بکنن خوب کسی حسوده به نظر مو که عاقب به خیر نمیشه تو این دنیا حالا حسودی و فراموشی صحبت کردوم و جیزی گفته یوم میخوام یه حدیث چالبو که چند وقت پیش یافته اوم رو بگویم در مورد بعضی چیزا که در امت ما یعنی اسلام اگه باشه گناه نیست حالا شایدتم باشه ولی عقوبت نداره یعنی خداوند مجازاتمون نمیره یعنی نمیکنه یعنی خدا گذشت کرده خیل خوب
امام صادق علیه السلام روایت کند که : رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: از امت من (عقوبت بر) نه چیز برداشته شده است : خطا و فراموشى و کارى که بر انجام آن مجبور شوند و آنچه که نمى دانند و آنچه که از توان و طاقت آنان بیرون است و آنچه که در حال اضطرار انجام مى دهند و حسد (تا زمانى که در دل باشد و آن را اعمال نکنند) و فال بد زدن و تفکر در اندیشه هاى پریشان در امر آفرینش تا زمانى که بر زبان نیاورند (و در حد فکر باقى بماند
گرفتی یعنی اگه تو اشتباه کردی این دلیل داره و یه کار بدی کردی که دور شدی و اشتباه میکنی و ذهنت اینطوری شده اگه فراموشکاری اولش نبودی میگن درغگو فراموشکاره ها این دلیل داره دونبالش بگرد اگه حسودی این خدا ازت گذشته وگرنه ضرر خودشو داره و یه همچی چیزایی....بسه
۰۴ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
q1
واقعیتش اینه که مو به خودم که نگاه میکنم و حال احوال خودمو از بالا یا نفسم یا هرکی بررسی میشه نمیتونم جلوی خودمه نگیروم و هیچی ننوسوم باید ارضاشم و علم رو هم باید نوشت حالا کاری به حس و سیروسلوکش هم نداروم دیگه یعنی امیدی نیست که یکی آدم بشود با حروف مو چون در واقع کسی نیست بالخره این حال مویه داشتوم تفکر میکردوم مشورتی شد و در واقع حس بدی داشتوم و داشتم خودم رو میخواستم اصلا بگم حذفم کنن از بنی بشر و این حرفا یا داشتم به خودم میگفتم که دیگه ننوسم نیام و جلوی نفسمو بگیرم و هیچی نگم ولی میدنی همش اینا چیزایی که دلم میخواد خواست خدا نیست پس بالخره یا میام بازم یا نه ولی یه شکی در خودم کردم کما اینکه حالا کاری نداریم.
شیطان که بود؟؟ مو اینا رو طبق احوالات خودم بررسی کردم میگم و کاری هم به صداقتش ندارم ان شاالله همین باشه داستان بوده و داستان واقعیتش مهم نیست نتایج و پی آمد هاش مهمه و خودشتاسی و خود را در موقعیت قرار دادنشه نتیجشه این اتفاق اقتاد خوب این باید درس عبرت باشه حالا دیگه هیچی نمیگم .
خلاصه شیطان که بود؟؟ جن بودآره..
ولی ما هیچ وقت خودمون رو نمی توانیم گول بزنیم چرا؟ یه چی میگی ها چرا نداره دیگه بابا احوالاتم رفته توی شیطانیات خودم رو دیدم اینطوری شد یاد شیطان رجیم افتادم نتیجه گرفتم اگه بزاری میگم نرو توی احوالاتم نرین دیگه ا.
خلاصه چی شد؟ بزار از اینجا بگم ما هر روز نماز میخوانیم حالا نشانه ی قبول شدنش چیه؟و شیطان عبادت و نمازش قبول نشد که اینطری شد.همونکاری که شیطان میکرد مریدهایی از فرشتگان را داشت آیا شیطان فرشته ها رو گول زده بود (ببین من دارم خودمو میبنما کار به کارش ندارم و نمیگم هم) نه مگه فرشته هم گول میخوره عبادته دیگه خوب پس نه پس چی؟ آره دیگه ببین نمازی میخونیم کی قبول میشه اینو داشتم میگفتم یعنی کی ما بنده خدا هستیم خوب همیشه آره ولی الان دیگه فرق داره شیطون هم هست نرین تو احوالم دیگه بابا خلاصه شیطون گول نزده بود فرشته هارو درست ولی فرشنه ها دوستش داشتند و خدمتش میکردند حالا ما نمی دونیم چه حالی داشتند در میان اونها بود ولی اون حالا ما نمیگیم خدا در نظر نداشت قبول نشده بود از طرف خدا رد شده بود مثل من یعنی این عبادت میکرد ولی چه؟ شاید هم خدا رو در نظر داشت ولی از خداوند فرشته هاشو دیده بود و این بود نهایتش یعنی برای خدا کار نکرده بود خوب باشه ریا.
حالا بزار بریم یه خورده جلوتر شیطان به نقطه ای رسید که ظاهر رو دید ببین ما خیلی هامون همینطوری هستیم ها حالا نمیدونم چه بلایی سرمان و شیطان می آید اینو کاری ندارم ولی خدا گفت فرشته ها سجده کنید ببین فرمان خدا رو اطاعت نکردن ولی این همه نماز خوندن چه شد یعنی مطیع نبودن اینا حرفی نیست درش حالاشاید شما بگی من کلکترم اصن سجده میکردم خوب؟ در اون لحظه مگه یه سجده چیه اصن که آدم بخواد انقدر بدبختی بکشه ببین این حرفا نیست شیطان نفس داشت جن بود و چی بود؟ آره قدرت طلب میخوام در این مورد حرف بزنم اصن شیطان هدفش قدرت بود نمیخواست که تا عبد خدا رو پرستش کنه که میخواست بپرستنش چرا سجده نکرد چون آبرو داشت پیش فرشته ها چون یه عمری کار کرده بود و میخواست به جایی برسه که فرشته ها ازش پیروی کنن چه برسه سجده حالا توی این موقعیت یکی از یه جای دوری که معلوم نیست کیه ئ تازه ساخته شده به نام آدم (ع) که ناشناخته است و سابقه نداره کارنامه نداره بیاد پیدا بشه من سجده اشو کنم؟؟ نه دیگه برای چی سجده نکرد حالا؟ یعنی براش سخت بود همش به خاطر فرشته ها بود کما اینکه نمی دونما ولی شاید اگه تنها بود با خدا و فرشته ها نبودند سجده میکرد مثلا اگه خدا چیری بهش نمیداد عبادتش میکرد بازم اینم هست و این اصن خدا رو ندیده بود این فرشته ها رو پرستیده بود و شایدتم حسادت داشت به یکی مثل جبرائیل که اصن در حدش نبود خوب مگه جبرائیل چه کرده؟ عبادت کرده خوب منم میکنم خوب منم کردم میبنی این نفسه ببین ما نمی تونیم خودمون رو گول بزنیم که آیا نمازمون قبوله یا نه بله میگن ان شاالله قبول باشه ولی نشانه ظاهری داره حالا ما نمیگیم نماز مورد قبول ولی نماز خوب خاشعیت داره درست. نشانه باطنی هم داره و ما دنبال حیل و حال نیستیم درست ولی آیا وقتی سجده میکنیم از شدت شرم عرق میکنیم خوب من نمیکنم ولی نباید انتظار دیگه ای داشته باشم که قبول کرده حالا خدا ما که هنوز بهشت و قیامت برپا نشده چه میدونیم چه خواهد شد و چه میکنه خدا و اینو بگم که جهنم برای همینه که ما درنظر بگیریم حتی اگر به ظاهر بهشتی هستیم جهنمی است که اگه فرضا توی آتش هم رفتیم چه خواهد شد بر سر ما یعنی اونجا هم آیا خدا پرستیم یا نه و خدا رو داریم خوب کسی که خدا رو داره آتش نمیگرتش درست ولی چیه باید جهنم رو هم تصور کرد اینم هست خلاصه مطلب نمازمون هم قبول نشد حالا ما شیطان نیستیم؟ هستیم؟ پیروی شیطانیم چه ایم چه می شویم البته خدا رحیمه غفوره و سریع الرضا است درسته ولی ببین چه میشه عاقبتمون در نظر بگیر چه طوریه و ما باید چه بکنیم قدرت طلب؟این نفس هم ارضا نمیشه قدرت طلبه هر روز چیز جدید چه میکنه جوان چه میخواد بشه؟ مشهوریت؟ معذوریت؟ کجا آیا حاظره این نفس من تا ابد بنده ی خدا بمونه و بالاتر از این رو نخواد یعنی چه بالاتر از این که آدم خدا رو بخواد و پیشش بمونه دارم خودمو سرزنش میکنما...........
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۸:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ddt
خدایا حالا که منو ول نمودی به حال خویش خودتم میدونی من حال خوشی ندارم و زورم میگیره و چشم ندارم ببینم یکی رو بیشتر از من دوست داری خودت که میدونی حال مارو چون یه زمانی مقرب درگاهت بودم نه اینکه چشم بزنم و چشم بد داشته باشم نه حسودیم میشه برای همین اصن فکرشم به ذهنوم نمیره که چقدر یکی رو دوست داری چه برسه به چشم بد نه وقتی به حال خودوم باشم چه جای این خدایا خودت میدونی یا منو بیشترتر از همه دوست داشته باش یا لااقل گناهامو ببخش!!!
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۸:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
asdf
ما که نمیخواهیم وقتمون رو تو نماز خوندن تلف کنیم و به جایی هم نرسیمه و نه اینکه بر خدا خدایی نکرده برای چند بار دولا و راست شدن منت بزاریم خدایی نکرده باز ما میخوایم عبادت کنیم و عبادت یعنی اینکه خدایا من مطیع تو هستم آیا خدا وکیلی ما توی این نمازهامون که به خداوند سر میزنیم میگوییم که خدا ما مطیع تو هستیم یا نه نماز میخونیم و هر کاری را متاسفانه میخوایم بکنیم و هر چی رو گوش هر چی رو نگاه با هر عملی البته مو کاری به تقوای بعد نماز ندارم که خدا رو باید بعدش چه کار کرد تقوا رو خدا میده درسته که خیلی هم اعمال ما بعد نماز تا نماز بعدی اثر داره در ما اما حین نماز رو میگم که چگونه بود.
نمیخواد هم به خودم تو نماز فشار بیارم کار سختی رو خدا نخواسته یه قدم فقط همین یه قدم نزدیک تر بشم و توی همون نماز بگم خدایا من قبولت دارم گرچه گاهی اشتباهی گناهی می کنم ولی تو رو می پرستم همین رو بگم خیلی کار بزرگی کردم و نمیخواد کار بزرگی بکنی بگو من تحت ولایتتم ای خدا همین گرچه کار بزرگی نمیتونم یا نمیکنم گرچه اشتباه دارم ولی یه قدم به تو نزدیکم توی نماز با پذیرش ولایت و دستورات و یک قدم هم که شده از تبعیت از تو.آیا ما در نماز و غیر نماز در فکر نزدیک شدن به تبعیت از خدا هستیم یا نه اصلا وابسته به این قید و بندها نیستیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب به هر حال تو نماز خیلی چیزای دیگه میگیم از جمله ایاک نعبد اینم یکیش بالاخره و میخوام بگویم چیزهای دیگه هم هست که فعلا مو کاری بش نداروم البته و آیا ما نماز میخونیم که تنها حوائج خودمون رو از خدا طلب کنیم فقط همین این خودش شرک نباشه یعنی شیطون تبدیل میکنه که خودمو میبینم....
و.... نباید با نمازم خودم رو هم اصلاح نمایم چرا وقتی ما میخوایم مطیع باشیم و از خدا پیروی کنیم و نماز خوندن اول قدمه برای پیروی خدا یعنی چه وقتمون رو الکی در عبادت تلف کنیم نمی دونم شد یا نه، نه میدونم نشد و اینو نوشتم که پشت گوشم بمونه همیشه!
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۸:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
tqblet
مو یک چیزی دیشب دیدوم طبق دیده ی خودما مو که کرم نداروم همینطری ادامه میدوم مینویسوم اصلا هدفی نداروم برای وبلاگ دهی همینطری از سر بیکاری به سروم زد یک چیزایی بنویسوم می دانی بیکاری خیلی بد چیزیه فساد میاره انگیزه ها رو از بین می بره و غیره مو هم نه که انصراف رفتوم از درس خوندن و دوباره میخوام بخونوم امسال ان شاالله اگه قبول بروم نه اینکه اینطریه بیکار بودوم از سر شوق گفتوم یک چیزایی گفته بروم بری خودوم و شما وگرنه آدم رو به یک جاهایی میکشونن مجبور به گفتن یک چیزایی می کنن آخرشم حرفه شونه دیگه کارشونه آخرشم میگن بفرما دیونه خونه این شغلشونه دیگه مو هم تجربه رفتوم بری اینکارا که چه طوری همه ضد مو دست به هم میدن و جمع میشن خودشون هم مقدماتشو آماده می کنن از میهامان تا دشمنان دیگه کسی میخواد دست مو رو بگیره نه بابا بعدشم میبرن دست و پاتو میبندن تو دیونه خونه دیگه بدتر از زندان مو خودوم میدونوم اگه احتیاط نکنوم و تن بدوم به اینکار چه سرنوشت شومی در پس پنهان به پیش روست خودوم میدانوم بله یک نظری هم رفته بودن در مورد یک چیزایی اصلا نفهمیدم چی شد...
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۸:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
,mn
یه کم باید مغرور بودن رو کنار گذاشتیه (علمی) شما کل چیزهایی رو که میدونیه پیش خودت و معلومات داریه در نظر بگیریه و داشته باشیها کما اینکه حالا هم دست خالی نیومدیها حالا بگوییه الله اکبر اصلا چیزی که از خدا در نظر داشتیه نمیگوم غلطه ها نه اما خداوند بزرگتر است یعنی هر دانه از این ذکر که می گوییه سبب خواهد شدیه که شما ریستارت بشویه دیگه اینکه بله معلومات ما از خدا چیزی نیست و همین که خدا بزرگتر دیگه
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
klkl
در اینکه ما قوانین جدی و خوبتری داریم بین کشورهای همسایه در منطقه شکی نیست ولی در اینکه کودکان که از جمله یکی از بزرگترین گروه حال حاظر مومن کشور را تشکیل می دهند و باید اجرای از جمله مجازاتی که خداوند فرموده (گروهی از مومنان ببینند) ببینند تا در زمان پیری؟ چه میدونم بزرگتر که شدند یا خدای نخواسته از مومنیت(چه میدونوم چرا بعضیا هم با واژه ی مومن خرده حساب دارن) خلاصه از مومن بودن(میگم مگه مومنان کلاس ندارن؟) خلاصه خدای نکرده از مومنیت بیافته یا دیدن این مجازات ها دیگه هیچ وقت ان شاالله هوس نخواهد کرد که اینکاررو بکنه!!!
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
kkk
یادمه چند سال پیش هم در مورد هم این ترس چیزایی رفتوم اما یادوم نمی آید هم چی رفته بودوم اما آیا ترسیدن از غیر خدا خودش شرک نیست؟ مو کاریا به ترس غریضه ای و مثلا چشمک زدن نداروم و یا اینکه مثلا کسی احتیاط بره گناه کردنم ترس به همراه داره و سبب مشرک شدن میشه شیطان هم سرزنش میکنه و بدتر جلوه اش میده حالا دیگه خودت حسابش کن!!! مثلا کسیکه به نامحرم دید داره یا بدحجابه این یک ترسی اولش داشت و نهایتا مشرک خواهد ان شاالله و دیگه ترسی نداره.حالا این کسی که از عیر خدا نمیترسه یا میترسه که نوعی شرک رو نداره یا داره اما کسی که فقط از خدا میترسه چه؟ شاید این دیگه ریا نداشته باشه چون خدا رو در نظر داره دیگه و فیلم بازی نمیکند
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
aasa
لااقل اگه نمیتونی نماز مستحب یک فرصت مناسبیه یادته گفتوم که داخل نماز مستحبی که میخونیه هیچی صدایی نده و امتحانی هم که شده لب و لوچت رو هم تکون مده حالا میگوم یه نماز مسحبی بخون برای من نه که ثوابش گیر من بیاد نه بلکه تو که نمیتونی بری خدا نماز بخونیه و البته سعی هم داری و مصلحتت هم هست که بخونیه اما به هر حال نشدیه یه نماز مستحب بری من یا کسیکه که دوستش داری بخون ببینیم چه طوره مگه!!!
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
tir
مو همینطری هوس کردوم بروم تفسیر المیزانه باز کنوم و مشغول خوندن تفسیر یس بشوم اول که فهمیدوم هیچی نمیفهموم و فهموم کاهش پیدا کردن یعنی از زمانی که درست درس نخوندوم و کتاب هم که نمیخونوم تا صدای دلومه بشنووم و دیگه تمرکز نداروم بری خودوم و حواسومم پرته پرته حالام میترسوم بروم دانشگاه نتونوم درس پاس کنوم درست حالا که رشته ی غیر تخصوصی ای که دیپلومش نداروم میخووم بخونوم دیگه حالا ولش کن باز کردوم تفسیر المیزانه تا بخونوم سوره یس رو خلاصه فهمیدوم عجب نظریه غلطی پیش خودوم داشتوم نمیخوام خودمه ضایع کرده باشوم میخوام اگه کسی مثل مو این نظریه ی غلطو داره بفهمه و (گمراه؟ با گمراه چه جمله ای بسازوم؟ ) خلاصه از گمراهی به در بیاد حالا چی هست؟ اینکه مو فکر می کردوم.......نمیخوام بگوم گمراه نیستوم نه خیلی حالوم خوش نیست ولی زمانیکه هدایتتر بودوم و حالوم خوشتر بود اینطری فکر میکردوم که اگه کسی هدایت نشود به خاطر اینه که یا مو درست نشونش ندادوم یا کسی راه رو نشونش نداده یا خلاصه نچشیده و خلاصه تقصیر یکی هست بالاخره وگرنه چه معنی داره یکی کافر بشه یا باشه چه معنی داره یکی کفر بگه هدایت نشه راه رو نشناسه و فکر میکردوم یک چیزایی رو نمیدانه و یا خوب اصل دین و اسلام رو بش نشان ندادن و همینکه گفتوم دیگه تقصیر یکی باید باشه دیگه.
ولی اصلا اینطوری نیست شایدتم بری بعضی ها باشه ها ولی در مورد همه صدق نمیکنه طبق این چیزی که حالا فهمیدوم و اینکه اصلا خدا میخواد که بعضیا کافر بمونن یا بعضیا هدایت نشن و وقتی اینطوری بخواد حتی خودشونم نمی تونن کاری بکنن چه برسه به مو و امثالوم اگه ما هم گمراه نباشیم هم.حالا چی فهمیدم؟توی تفسیر المیزان اینه که:
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِیَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ
وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ
.. و معنای دو آیه این است که:کسانی که از این کفار ایمان نمی آورند برای این است که ما در گردنشان غل افکنده ایم و دستشان را بر گردنشان بسته ایم و غل تا چانه شان را فرا گرفته و سرهایشان را بالا نگه داشته ،به همین حال هستند و نیز از همه ی اطراف آنان سد بسته ایم دیگر نه می توانند ببینند نه هدایت شوند.پس در این دو آیه حال کفار را در محرومیت از هدایت یافتن به سوی ایمان و اینکه خدا آنان را به کیفر کفرشان و گمراهی و طغیانشان محروم کرده مثل زده و مجسم ساخته است.
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
celexib
تفسیر المیزان رو همینطوری که میخوندوم به یه جایش رسیدوم که بدوم نیومد بگویمش در مورد بندگان نیک بخت و همیچنین بندگان شقی و بدبخت خود که من محاسبه ای که کردم و سنجیدم حال خودمه راحت طبق این آیات فهمیدوم متاسفانه مو هم وجدانا شقی و بدبختوم یعنی شدوم و باید یک تجدید نظری توبه ای چیزی بکونوم اینطری نمیشه رفت جلو...و اما چیست گفته المیزان:
آری خدا در قرآن کریم بیان کرده که برای بندگان نیک بخت خود کرامتهایی دارد(آی اونایی که دنبال کرامتین این آیاته دیگه نمیگه خدا دیگر کراماتی که بری ما عجیبه این ها هم بسه هم اصلیه هم خوبه حالا خدا وکیلی اینطوری هستیم یا نه بودیم؟خواهیم بود؟شدیم اصلا؟(مو خودوم گفتم این پرانتزه ها نه علامه بیچاره)) و در کلام مجیدش آن ها را بر شمرده می فرماید:(ایشانرا به حیوتی طیب زنده می کند)،و(برای آنان نوری درست می کند که با آن نور راه زندگی را طی می کنند)و(ایشانرا بروح ایمان تایید می کند)،و(از ظلمت ها به سوی نور بیرونشان می آورد)،و(ایشان نه خوفی دارند و نه دچار اندوه می گردند)و(او ولی و سرپرست ایشان است)و (او همواره با ایشان است)،(اگر او را بخوانند دعایشانرا مستجاب می کند)و(چون به یاد او بیفتند او نیز به یاد ایشان خواهد بود)،و(فرشتگان همواره به بشارت و سلام بر آنان نازل می شوند) و از این قبیل کرامت هایی دیگر.
و برای بندگان شقی و بدبخت خود نیز خذلانها دارد، که در قرآن عزیزش آنها را بر شمرده می فرماید:(ایشانرا گمراه می کند)،(و از نور به سوی ظلمت ها بیرون می برد)(و بر دلهاشان مهر می زند)(وبر گوش و چشمان پرده می اکند)(و رویشانرا بعقب بر می گرداند)(و بر گردنهایشان غل ها می افکند)(غل هایشان را طوری به گردن می اندازد که دیگر نمی توانند رو بدین سو و آن سو کنند)(از پیش رو و از پشت سرشان سدی و راه بندی می گذارد،تا راه پس و پیش نداشته باشند)(شیطان ها را قرین و دمساز آنها می کند)(تا گمراهشان کنندبه طوری که از گمراهیشان خرسند باشند و به پندارند که راه همان است که ایشان دارند)(و شیطان ها کارهای زشت و بی ثمر آنانرا در نظرشان زینت می دهند)(و شیطانها سر پرست ایشان می گردند)(خداوند ایشانرا از طریقی که خودشان هم نفهمند استدراج می کند یعنی سرگرم لذائذ و زینت های ظاهری دنیایشان می سازد تا از اصلاح خود غافل بمانند)( و بهمین منظور ایشان را مهلت می دهد که کید خدا بس متین است)(و با ایشان نیرنگ می کند)(آنانرا به ادامه طغیان وا می دارد تا بکلی سرگردان شوند)
خداییش نیازی هم به محاسبه دقیق نیست همینطری که به خودوم نگاهی می اندازم به اولیش که نمیخورم دومیش به من میخوره با این حساب اگه ببرندم جهنم از همین الان معترفم که شکی نیست!!!
۰۳ تیر ۹۳ ، ۰۷:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
SAA
ولی آیا خدا با ما نمی سازه؟نمی دونم.ببخشید مو اول باید این سوال رو مطرخ کنوم آیا ما باید با خدا بسازیم یا او با ما بسازه اصلا چیز مشکلی نخواسته ها سختم نیست و اگه او باید بسازه و ما هر کاری کنیم خوب منفجرمون کنه چرا نمیکنه پس حالا عجب خداییه ها خدایش..نه ما باید بسازیم همینطور که به دنیا ساختیم ولی دنیا با خدا فرق داره ها مثلا دنیا باید روی ما تاثیر و موثر باشه یا ما بر روی دنیا؟ یعنی دنیا هر کاری خواست سر ما بیاره عجیبه ها شیطونه میگه فردا نه همین امشب ماشینو بر دار بزن تو خیابون بیخیال هر چی هستی من بلد نیستم
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
SS
9حهم میخوام یک چیزی بگوم همین مثالش هم بخوام بزنوم مستقیم سخته یعنی میخوام مستقیم نروم سر اصل مطلب چون اصل مطلب مغلوم نیست!!!
ما نگفتوم زنا خرند مو منظوروم دقیقا همین شیاطینه خوب بالاخره اگه بدی یه نفرو بخواین د اینا تحت فشار قرار میگرن حالا تحت الفشار آیا جامعه ی ما به سمت نور میره یا غیر نور خوب ما اگر تحت الفشارها و کسانی که در معرض خطر و دید هستند و در معرض شیاطین می بینیم روز به روز اونایی که حق هستند معروف می شن.چطور؟ گفتوم که نمیخوام مثال بزنوم بزنوم؟باشه میزنوم شما فکر کردی اگر جنگ نمیشد حالا جنگم به کنار اگر یکی مثل محمود کریمی رو می پرستیدند این اقدر رشد می کرد؟؟ اصلا فضای رشد نشد اصلا شاید خراب هم میشد مو هم نمیپرستمش اگرچه خیلی قبولش دارم و روز به روز همینطری که جلو میریم فضا باز میشه و اهل دل هایی که صدای چی میگن؟ همون و کسانی که پنهان اند از چشم مردم و پشت صحنه اند و عارفان منظورمه که دل خوشی ندارند به صحنه بیایند به مدد دکان داران و کسانی که شیطنت می کنند به میدان میان تا مردم هم یکی مثل همون ها رو به بازار آورده باشن و بشناسن و اینطوری کسی هم دورشونم جمع بشن نمی پرستندشون و این خوبه و ما خیلی امید داریم کسانی که صدای دلنواز نبود چی میگن بهشون نمی دونم همون ها که اهل دلند و صدایی بترکون تری دارند نسبت به حاج مخمود هم امیده با این وضع اون ها هم به مرور زمان به میدان بیایند ولی باید دوره ی حاج محمود و نوحه هاش رو طی کرده باشند تا بالاتر همین..
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
SD
همینطری داشتوم مرور می کردوم و دان کردوم مستند ظهور بسیار نزدیک هسته چی فکر کردی؟ کسانی که باید امام زمان (عج) رو ببینند خوب می بینند اونایی هم که نمی بینند خلند دیگه البته مو خیلی به کسانی که می بینند و نمی شناسند هم احترام می زاروم خوب صلاحشون نیست و مو هم نمی دونوم هم چند در صد ما می بینیمشون ولی بعضی ها انتظار دارند که مثلا ظهور آقا مثل آمدن امام خمینی (ره) از پاریس باشه که یهو مردم بریزن تو خیابونا خوب اینطری هست ولی حالا که نیست و اتفاق نیافتاده چه طوری مردم ایشون رو میبینند و اونایی که میشناسنش مثلا خیلی خوشحالند؟؟خیلی هدایت شدند؟؟ه ه ه ه
نه واقعیتش این نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان مثلا سپاه امام زمان و یارانش بیشترند یا سپاه سید خراسانی و یارانش بری همین چیزاست دیگه شایتم یه دلیلش.................
مو بروم بقیه ی مستنده ببینوم وسطش حوصلم سر رفت گفتوم یک چیزایی بنویسوم ه ه شایتم نرفتوم ها ها
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
FDS
ای مردم مرا اسیر نکنیدیه که من متعلق به شهرهای شما نیستیم شما با ما بسازیدیه با الله بسازید تا ماها با شمایه من متعلق به کوهمیه و بیابانمیه و صحرایمیه و بر خواهم گشتیه روزی بدانجا این دو سه روز را بگذاریدیه تا بگذرد بر ماها من عاشق اینمیه که از ببعی هایه شیر بدوشمیم چوپانی نمایمیم سوار بر الاق ها شومیم و بگردمیم در زمین پاک خدا تا اسیر شهر بازی شومیه و اینگونه اوقاتم تلخ شودیه؟ نمی دانمیم همینیه این کار را نکنیدیه زشت استیه همین..
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
Zx
خدایا چرا به دادم نمیرسیه من که روز به روز بدبخت تر می شومیه و هر ساعت عصیانگر تریه خدایا چه کنمیه تنها و بی کسیمیه و هیچ کس جز تو ندارمیه و امید به پروردگاریت دارمیه چه کنمیه تا به کی اشکال و ایراد و دوری خویش را به دوش دیگران باندازمیه چرا مرا قبول نداری به درگهت و مرا نمیخریه و نمیبریه و هیچ نتوانم کرد.
خدایا بخند؟ خوب بخندیه اما من چه بکنمیه؟ کجا رومیه؟از چه کس خواهش کنمیه؟جز درگهتیه مگر قرار نبودیه که روز به روز پیشرفت بکنمیه و به تو نزدیکتر شومیه نمی دانمیم که شیطان در را بسته اگر نبسته من چه می کنمیم چرا به تو و درگهت نمیرسیم چرا روز به روز دورتر میشویم این که نشد راهیه چه بکنمیه کجا رومیه از که خواهش بکنیمه. امید به درگه تو دارمیه و روبرو با مردمی هستمیه که بویی از تو نبردندیه تا راه را از چاه تشخیص دهنده اهههم ..
و مجبور هستیم که اینگونه با تو صحبت کنمیم چون با نادانان هم طرفیم کجا رومیه چرا در رحمتت را نمیگشایه؟ چرا مرا نمیبریه؟ من چه کنمیه؟ همین
می گویمیه بگذار بگذرد زمان من به تو نزدیکتر خواهم شدیه اما نمیشود آخر شکست میخوریم از نفس خویش خدایا حق را چگونه ببینم درصورتیکه میدانیم که ضایعش خواهم نمود آه تو چه دوری از منیه و من با این راهی که در پیش و پس گرفته اندیم باید تو را به فراموشی سپاریم حالا نه خیلی در نماز تو را یاد میکنمیه چه کنمیه امید به تو دارمیه که در را هرچند کوچک باز بگذاریه و من داخل شوم در حالیکه فقط تو هستیه همین و من در را بگشایم برای بندگانت تا تو را ببیندیه و احساس کنندیه مگر می شودیه که حق را تضییع کنندیه و تو را ببینندیه معحزه هم بکنمیه در این حالیه فایده ای نخواهد گذاشتیه پس چه بکنمیه؟ من خود را نجات دهمیه؟ این که نا جوانمردی است توبه کنم و بگدارم و برومیه؟ توبه ی من که دست اینها بودیه پس چه بکنمیه چرا این همه پیچ در پیچ شدیه؟ شاید مردم میخواهند خوار شدنم را ببینندیه و حال کنندیه چه میدانمیه اما خبر ندارندیه که من خوار و ذلیل درگاه تو گشته امیه و از عرش به فرش افتادیم و ذلیل و خوار شدمیه چه ذلتی بالاتر ازاین هستیه خودم را به نادانی و نفهمی زده امیه و بی خیالی و هیچ نمی گویمیه و عادت کرده امیه به احوالات بدیه و هیچ نمیگوییم حالا فهمیدیه ابله؟ آها ما کجا و قرب الی الله کجا باشدیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
AQQ
میدونی به چی داشتمیه فکر می کردمیه؟ خندم گرفته بودیه.
به این که بعضیا نه خیلی ها تصمیم دست خودشون نیستیه و حالا از یه جایی دستور میگیرندیه مثلا جادوگرا و هیچ تصمیمی نمیگریندیه مگه اینکه از اون جا تامین بشوندیه و گرفتیدیه و صادر شدندیه و حاصل شوندیه و برسندیه تا عمل هم بشوندیه حالا حسابشو بکنیه که مثلا یه زن و مرد ازدواج کرده باشندیه حالا این لذاتشو دعوا هاشون تصمیم هاشون از کجا میادیه؟ از امثال ما هه ه ها ها.همین..
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
SWW
اگه قهوه تلخ رو دیده باشید این هفته نیما توی نامه اش توضیح داده بود که اینجا تیمارستانه حالا کار به راست و درستی نداریم آیا تیمارستان ها و یا زنادین (زندان ها) به این صورت در خواهند آمد یا خیر؟اگه به این صورت خواهند شد که گلستان میشه!!! آیت الله حائری شیرازی مخالف وضع کنونی زندانیان هستند چون باعث تفرقه و جدایی زن و مرد از هم است زندان رفتن مردان..خوب که چی حالا بالاخره وضع کشور باید از یه جا سر و سامان بگیره و درست بشه تا جاهای دیگه هم تقلید کنن این یک دو هم اینکه چی می خواستم بگم؟ یادم رفت.....................
آهان دو اینکه دوری از جامعه ی گند شهری با این آلودگی ها و تحت مراقبت نبودن چه معنوی چه مادی چه روخی چه روانی و چه دیگر چیزهای دیگه برای زندانیان و بیماران روانی باعث شده مشکلات عدیده ای به پدید بیاید در صورتیکه اگر قرار است این ها ایزوله شوند و در مکانی نگهداری شوند باید وضع وضع خوبی باشد چون بالاخره یکی بالای سرشون هست حالا دل مو برای اینا نسوخته چه بسا جاهای زیادی در کشور وجود داره که وضع تیمارستان که نه زنادینشون عالیه اما هنوز کار نشده که درون آنجا تعلیمات مقدماتی دینی داده شود و ازدواج صورت بگیرد در پناه خدا اصلا بعضی ها زورشون میگیره که این قشر از جامعه جلو بزنن اگر زندان های ما جای بهتری از جامعه ما نداشته باشن حالا نمیگیم هم ندارن شاید داشته باشن ولی با این وضعی که گفتیم بله امیدی نیست برای به هم رسیدن و به الله هم خلاصه اگه نداشته باشند وضع بهتری نسبت به جامعه چه بسا جامعه پبشرفت نکنه درجا بزنه سر جاش و همین هرج مرج ها و چه کنم نکنم بازی ها پیش آید!همین
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
saS
سلام حالت چطوریه ؟؟خوبیه؟ شکر خدا کن اگه نماز میخونیه و نمازت رو سبک نشماریه مگه نمیدونی که کسایی که نمازشون رو سبک میشمارند چه عقوبتی بزرگی در پیش خواهند داشتیه سبک شماریه نماز که همش درست نخوندن و مسخره بازی نیست حالا میگویمه خودت باید بفهمیه اما اگه بخوایمه زودتر بگم یعنی اینکه نمازت رو باید بزرگتر و مهمتر و واجب تر از هر چیز دیگه ای بدونیه چه در وقتشیه چه در عبادتشیه البته چیزای دیگه هم هستیه که توضیح میدمیه خودت بفهمشیه.
جوان شکر خدا بکنیه که نماز میخونیه گرچه کار بزرگی نمیکنیه ولی خیلی ها هم نمیخونندیه ولی سبک نشماریه چه بسا وارد بهشتت کردندیه برای همین کاری که چیزی نمیشماریشیه و رفتی بعد پشیمون شدیه که کاشکی بهتر در نظر داشتمیه خدا رو پس با توجه بخوان جوان نمازتو (همین)..
خوب توجه که میدونیم اولین اصل در نمازتیه خوب چه بکنیمه که با توجه بشیه خوب نمیشیه.مشکل اینجاست که میخوی یهویه این کارو بکنیه پیشنهاد میکنمیه که اول برو بشین یه جایی آماده بشویه بگو ای خدا میخوام بیام به درگاهت تا چند دقیقه ی دیگیه و پاشو بستیه برو جلوی آیینه وایسا موهات رو شونه بزنیه بعد مهر یا جانمازتو پهن بکنیه بعد دوباره برگرد مسواک بزنیه بعد برو کنار مهرت دوباره برگردیه هنوز آماده نیستیه جوان برگشتیه؟ حالا برو مرتب عطر بزنیه. خوب چرا اینکارا؟؟؟ مگه نمیخواستی اولین اصل یعنی توجه داشته باشیه مگه نمیخواستی نزدیک تر بشیه پس باید مخت کار کنیه این ها هم هستیه پس باید بدونیه که کار بزرگی میخوای بکنیه بزرگترین کارها همینطور بی مقدمه بری سر نمازتیه؟ این که نشد البته سعی کن تا اونجا که میتونیه با جماعت بخوانیه اما اگه نشدیه هم عیب نداره یه روش میگویمیه همیشه نمازت با جماعت باشیه؟؟ نگم؟ بعدا میگویمه ببینم حواست جمعیه یا نه!! خلاصه اینکه سعی کن با بهترین صدات ذکر خدا رو بگی میدونم ریا نمیشیه اما سعی که میشه کرد با بهترین روش ها و ادا ها جلوی خدا ایستادیه ما فرض میکنیمیه که شما ریا نمیکندیه فقط میخواییه که نمازت رو بهتر بخونیه وگرنه کار نداریمیه به کسی که ریا کاره اون مشکل خودشه مریضه کار نداریمه مردم که مجبورمون که نکردن نماز بخونیمیه که براشون بخوایم بخونیم و در نظر داشته باشیمیه خلاصه با بهترین صداها نماز بخونیه موهات هم شونه شدیه قشنگ شدیه حالا یعنی با توجه تر نیستیه تا اینکه زورکی همینطوری وایسیه برای نماز خوندنتیه؟ بله بله بله
اگر هم اقامه و اذان بگوییه قبل نماز دو تا صف از فرشته ها پشت سرت باهات نماز میخونندیه!!!!
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sdf
من دوس ندارمیه به قطرات و پدیده ی باران به صورتی که کتب درسی می گویندیه نگاهی باندازمیم من.
دوست دارمیه فکر کنمیه فکر کنمیه به اینکه چگونه ابرها در این فاصله ی معین قرار می گیرندیه چگونه استیه که آب باران همه اش یکمرتبه به پایین نمیریزدیه و کار تمام و قطره قطره یواش یواش پایین می آیدیه تا اینکه فکر کنمیه که خورشید به آب دریا ها تابیدیه و آب دریا بخار شدیه و ابر ها تشکیل شده اندیه و تراکم ابر باعث شده باران بیاییدیه و این یک چرخه ی طبیعی استیه!
حتی در کتب دینی هم اینگونه می گویندیه چرخش طبیعت باران را و علم را در مقابل حق قرار می دهندیه اینگونه که خدا را فراموش می نمایندیه!
رعد و برق از کجا آمدیه چرا نمی توانیمیه خودمان در بالا نه ها منظورم باران مصنوعی نیستیه در سطح زمین باران پدید آوریمیه آیا ارتفاعش را نداریمیه؟ یا ابرش بله ابرش را نداریمیه چگونه ابرها ایستاده اندیه و نمی افتندیه روی زمین؟و حرکت می کنندیه وقت آن نرسیدیه که واقعیت را تشخیص دهیمیه که کار کار الهی استیه در صحیفه سجادیه داریمیه که صدای رعد ابرها صدای فرشته ای استیه دوست دارمیم به همین فکر کنمیه صدای فرشته ای. چرا نمی توانیمیه خودمان این صدا را به وجود آوریمیه در حالیکه در کتب می نویسیمیه که از به هم خوردن ابرها این صدا به وجود آمدیه علم مصنوعی انسان را نباید برابر حق جلوه دادیه حق را باید از نشانه ها پذیرفتیه و نشانه های خدا در زمین کم نیستندیه همین.
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
sin
امام علی (ع) : ریا کار چهار نشانه دارد:
1- هنگامی که تنهاست در عبادت خدا و ذکرش و اعمال خیر تنبل و کسل است 2- در میان مردم و جمع، در عبادت خدا و اعمال خیر کوشاست 3- چون از او تعریف کنند بیشتر کار می کند 4- هر گاه از عمل او تمجید و تعریفی نکنند کار خیر را ترک کند.
احساس می کنمیم منم دارمیه ریا کار می شمیه از خدا که پنهون نیستیه از تو چه پنهون شاید شدمیم اصلا توی تنهایی که اصلا ذکر نمیگمیه میام بیرون دلم میخواد یاد خدا کنمیه در میان مردم و جمع هم که گفتمیم یاد خدا می افتمیه همش
اصلا برای خدا دیگه کار نمیکنمیه خدا رو در نظر ندارمیه و جلو میرمیه چه طور مگه؟
اگه ازم تعریف کنندیه هم معلومه بیشتر کار میکنمیه!!!عجیبه برعکس هم اگه تعریف نکنندیه اصن کار نمیکنمیم اما عجیبتر اینکه چطوری امام علی (ع) به این سادگی؟ نه پیچیدست منو درک کرده؟4تاش درست از آب دراومدیه.البته منم به تازگی اینطوری شدمیم نمی دونم خودمیم !!!!!یکی دو سالیه.دو سال هم برای من یه عمر میگذریه ولی ولش کنیه ریا رو بچسبیه خیلی سخته سخن مردم ،خود مردم، همه رو کنار بزاریه خود خدا رو داشته باشیه و بچسبیشیه واقعا سختیه روبرویی با حق شاید با حقیقت روبرو نشده ایه هنوز تا بفهمی چه سختیه نمونه و مثال بخوام بگمیه همین قرآن چقدر میخونیه؟ چند درصد اگه جایی خونده بشه وای میسی و گوش میکنیه؟ خوب سخته حرف حق رو گوش دادن و لذت بردن البته این مثال مثال پیشرفته اش بودیه وگرنه حق همیشه هم به سختی به روبروت نمیشینه نمی دونمیم والا!!!
۰۲ تیر ۹۳ ، ۱۰:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
yyyy
امام علی (ع) :آن کس که با بدان و شروران رفاقت کند همچون مسافر دریاست که اگر از غرق شدن سالم بماند از ترس و بیم سالم نمی ماند. آثار الصادقین جلد 10 صحفه 366
چه کسی میتواندیه بگوییدیه منظور چی هستیه و چه ربطی بین رفاقت با شروران و سالم نماندن از ترس و بیم غرق شدنیه دریاست؟آیا منظور مستقیم مانند همون ترس و بیم غرق شدن دریاستیه یا این فقط مثال استیه.
شاید البته شایدا که منظور این بودیه که اون کسی که با بدان و شروران رفیق بشیه حالا تو چه اینکه مثل اون بشیه یا نباشیه یا پیروی کنیه یا نوچ به هر حال از نظر روحی روانی این رفاقت تاثیر بدشو داریه.
این نه سیاسیه نه چیزیه داشتمیه همینطوری حدیث میخوندمیه. فقط همین!! هههه....هههه....
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
gdhf
هم میخوام در مورد یه مطلبی که خوندوم امروز بنویسوم امیدواروم خوشت بره و اما مطلب:
…..میخواهم خاطرهای از شهید عماد برایتان نقل کنم. برادرانی که اولینبار به لبنان میروند و برای اولین مرتبه وارد منطقه ضاحیه که منطقه نفوذ و سیطره حزبالله است، میشوند جا میخورند. میبینند که این منطقه دختران بیحجاب دارد و بسیاری از خانمها بد لباس هستند. تعجب میکنند که حزبالله چگونه با این همه قدرت، اجازه میدهد این افراد با این وضعیت در این منطقه تردد داشته باشند.
سئوال میکنند چرا حزبالله حداقل منطقه تحت کنترل خودش را درست نمیکند؟ شهید مغنیه در این خصوص میگفت: «تصوری که شما از این خانمها دارید اشتباه است.
این خانمهای بیحجابی که شما میبینید اکثریت قریب به اتفاقشان نماز میخوانند، قرآن میخوانند، روزه میگیرند و در انتخابات به حزبالله رأی میدهند، نه به جنبش لائیک امل. حتی بعضی از این خانمهای بیحجاب، نماز شب میخوانند. اینها فقط حجاب را رعایت نمیکنند. ما باید سعی کنیم آنها را جذب کنیم تا بعدا زمینه اصلاحشان فراهم شود.» جالب است کسی که از طرف جهان غرب بهعنوان «تروریست» معرفی میشود، اینقدر دیدگاههای بازی داشت….
www.tabotesorati.ir
اولا مو نمیخوام جبهه بگیروم که فلانه و بسانه دوما مو خودوم نه زنم و نه تقوای درست و حسابی داروم که بدونوم زن ها چه میکشند تا حجاب رو نگه می دارن یا نه و ناصج خم نیستوم زن هم نداروم!!!سومانیمخوام کسی رو ارشاد کنوم به قولی از معروف میخوام دو تا کلمه حرف حق بزنوم اما هم نمیدونوم چی چیا میخوام بگوم هنو فکرشو نکردوم هنوز ه ه ه ه.
ما جنگمون با دو تا تکیه مو که میاندازن بیرون هم نیست تو خانه مون موی مادرمون رو که می بینیم.. ما فکرمون هم بچه ایه که نمتونه خودشو هم کنترل بکنه ه ه ه ه و حق داره هم. به یک زن چادریه که داره فاسد میشه.به یه مردیه که سر کارش مورد محبت هم این زنا حالا یا نیست یا قرار نیست باشه. مافکرمون اینه که باید مثل پیرها زندگی کرد یا مثل جوان ها فاسد گشت؟؟ه ه ه ه ما اینجا ایستادیم که چه باید کرد ما فکرمون با این زن های بی حجابه و بد حجابه که یه وقت هوس کنند و میل کنند که ما رو به سمت خودشون بکشونن ه ه ه ه ما از این ها میترسیم و دغدغه داریم وگرنه هر کی میخواد هر طوری باشه ما به ایمان یک جوان یک نوجوان احترام می ذاریم و کارداریم (مگه میذاریم و داریم؟؟) وگرنه جوان های زیادی هستند که توی خلوت فاسد میشوند و ایمانشون رو می فروشند و توبه نمی کنند و مثل موین ه ه ه ه دیگه این نوع جوان ها که در مقابل بدحجابی نمیخواد واکسینه باشند و بدحجابی براشون بد که نیست اومدیم خوب هم بود!!!و شعار مو این بود که زن نباید توی صحنه مو باشد چون جای اون نیست و زنی که میخواهد فیلم بازی کند اخبار بگوید وبلاگ شخصی بزند و بسراید آهنگ و ... و خلاصه خودی نشان دهد عن قریب است فساد به او روی آورد باید عرف این باشد که از زنان شرور برای صحنه دید مو استفاده شود تا درس عبرتی باشد برای دیگر زنان متاسفانه کسانی که برای فرهنگ سازی از میان زنان به میدان می آیند زود درگیر می شوند و میخواهند کار را تصحیح کنند بدترش میکنن مثل مو ..... حالا یا در رقابت می افتند یا چیز دیگر بدتر می شون حالا که وبلاگ شخصی می نویسند(تحت بدست آوردن هدفی خاص) و فیلم بازی می کنند و خلاصه در صحنه می آیند باید حرف ما را بشنوند؟؟ ه ه ه ه
واما درمورد این مطلب اول آیا در زمان پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) زن بی حجاب و برحجاب نبوده؟ چراب بایستی بگوییم بوده است چرا که مثلا اصحابشون نشسته بودن خوب؟ که فلان زن رد میشد اما از اون موقع تا به حال نباید پیشرفتی حاصل شود؟ و عوض شویم یعنی جامعه بهتر شد؟ دیگه عقل ها کاملتر نشده؟ چرا کما اینکه در ایران این شده؟؟؟
من اگه زن بودوم ه ه ه ه حجابی که تلوزیون ایران نشون میده داشتوم گرچه با مانتو بودوم چون این نوع حجاب خیلی بری مو کلاس داره و ارزش داره ها
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
vhjh
می خواهیم در مورد سه مطلب جداگانه در یک پست تبلیغ کنیم آی تبلیغ آی ایها الناس به گوش سه مطلب در یک پست بشتابید بشتابید تموم شدا
اولیش هم اینکه مو دیشب نخوابیدوم هم کوچیکنا عقل ندارن امروز هم نذاشتن بخوابوم تو کوچه مان آخه مگه دنبال چه دختری هستید اینجا؟ یا ننه و بابا تون نمیزارن برین جاهای شلوغ؟که نمذاشتین مو بخوابوم هم تق توق تق توق موهم داشتوم یک خوابایی بری خودوم میدیدوم هم حالمون گرفته شد خواب چرتا میدیدوم خواب خرید تفنگو خواب حرم حالا حسابش کن یک طرقه ی کپسولی هم بیاد وسطش هم چی میشه هم به همین راحتی اولیش تموم شد
دومیش اینکه آقا ما باید چه قدر به روز باشیم؟؟ خوب اگه شما هم الان که گفتوم به روز باشید رفت هم ذهنت به نمی دونم مادی های زندگی یک توضیحی بدوم پس مادیات به نظروم تا حدودی که اسراف نشه ها خوبه که آدم ترقی هم داشته باشه توی زندگیش مثلا اگه حالازیادی پولداری و وسایل جدید میخری بری خونه 5 سال دیگه همین وسایل جدید میشه وسایل عرف بری خانواده های متوسط پس بدم نیست آدم ترقی کنه بالاخره بهش میرسن اما اینو مو نمیگوم هم منظوروم به روز بودن در مورد آگاهی هاست چقدر باید آگاهیمون به روز باشه مثلا مو قهوه ی تلخ میبینوم نه بوام نه موام ه ه ه ه قهوه ی تلخ نگاه نمی کنن. مو یه زمانی که حرفه ای بودوم تو وبلاگ نویسی و از این حرفا برای که مخاطبای جوان داشته باشوم(خودمم نمی دونستوم چی کار میکنوما) آگاهی های به روز میدادوم یا یک حرفای میزدوم جوان پسند خوب بوده حالا حرفی نیست اما اینکه تبعات هم دنبال مو بود و معتقد هم بودن به مو چه جور هم تبعات جایی رسید که خودشو با مو آپدیت می نمود تا از جوان ها عقب نمونه یه وقت و پای با پای جلو بیاد مو اصلا هدف چیزی نبود از این مورد دوم میخواستوم بگوم نمیخواد همه آپدیت باشن در آگاهی همه ی اخبار رو دنبال کنند (اخبار رو دنبال کننا ) اما اگه قرآن بخونن حدیث بخونن نیازی به اینجور آپدیتا نیست مو جوونوم نیازه اینطوری باشوم البته جون بودما
سوم اینکه یک سایتی میگوم اینو تا خودوم ندیده بودوم باوروم نمیرفت هم تا دیدومشم از بس این شیطانی نبود گول خوردوم البته ما میروم این سایتوهما اما حالا ببین چه طوره.درمورد خودوم بود اما مو اینو به خارجیا نسبت میدوم نه صرفا به خودوم چرا؟؟ چون اولا نمیدونوم این سایت کار ایرانی هاست دوما نمیخوام ایرانی ها رو خراب کنوم.
حالا چشه این سایت؟؟ اولا مو کاری به ماهواره نداروم چه خبره اونایی هم که نگاه میکنن مستهجناتشو مریض اند خودشان یا یک کمبودی به هر حال دارند حالا چه طوری این سایت کار میکنه میره نگاه میکنه که بله جوان هایی که سرشون به تنشون می ارزه چی آهنگایی رو دوست دارن (حالا وضع آهنگ خرابه ها شما یه آهنگ بزار رو نت دوسوته فیلتر میشه اگه کسی دان کنه) خلاصه مو مثلا علامه (حالا فول آلبومه یک خواننده نیستا)رو دوست داروم سروم هم به تنوم می ارزه خوب اینا میام مو رو نگاه میکنن بعد این آهنگ رو میزارن رو نت مو هم میگوم پیش خودوم عجب سایتی فول آلبومش هم هست به به چه چه تازه چند تا خواننده ی دیگه هم از کسای دیگه که سرشون به تنشون میارزه و خدا سرشونو نبره می بینیم و می پسندیم و می شنویم تو این سایته بعد میبینن مثلا مو که سروم به تنوم می ارزه چه فیلمی رو دوست داروم بله قهوی تلخ خوب اینو هم هنوز چند ساعت نگذشته که اومده باشه توی بازار میزارن تو نت خوب موهم میگوم به به چه کاری تازه براشون دعا هم میکنوم خوب تا اینجاش گفتی خوبه که ها؟ مو با سیاوش قمیشی بد نیستوما گوشم هم میدوم ولی اونی که داشت آهنگ علامه رو گوش میکرد یا اون آهنگ هایی که همه سرشون به تنشون می ارزید حالا سیاوش قمیشی رو میبینه که ژست امام زمان (عج) رو گرفته و میگه رو اینم یه کلیکی بکنیم و دانلود کنیم گفتوم ما با امام زمان؟ نه چه حرفیه با سیاوش قمیشی بد نیستوم ولی اگه به عنوان یه نفر که جای امام زمان بگیره بدوم و بپرستنش به اون عنوان حالا ما اصلا کاری به این حرفا نداروم اونی که قهوه ی تلخ رو دان می کنه بعدش زیرش نگاه میکنه میگه اه مو چقدر عقبوم بروم قلب یخی رو هم دانلود کنوم اصلا میدونستی انم مثل قهوه ی تلخه؟؟ و میاد به بازار؟ نه خبر نداشتوم خوب حالا بروم زیرش بله عکس یکی که شمشیر تو دستشه خارجی با زیر نویس(فیلم اسپارتاکوس) به به چیه.همین دیگه حالا مو کاری نداروم تو این فیلم همه کار میکنن شما هم ماهواره داری برات عادیه کار داروم به اون بچه ای که همه جور فسق و فساد و زشتی و عادات بد و لختی و پختی هم جنس گرایی زن و مرد و هر کار دیگه ی + جنگ میبینه گناه میکنه بعدش پیش خدا نفرین میکنه میگه من نمیدونستم اقدر بدن یه لعنتی هم به کل سایت میکنه دیگه حالا کاری نداروم دوباره میاد تو سایت یا نه با این نفرینش بعد از گناه و دیگه از قهوه ی تلخی هم که براش اومده بود حالامورد لعن خدا قرار میگیره و بازیگراش غمیگین میشن حالابچه هه هم زن هم نداره ماهواره هم نداره و ...
مو هم نوشته هام همینطوری بود حالا نمیگوم خیلی خوب نوشتوم نه ولی داشتوم در مورد خدا میگفتوم و گل و بلبلی میخوندوم ولی بعدش میدیدوم که مورد لعن قرار میگروم چون نوشته هامو در این سمت میبردند و جاهای خراب و فساد انگیز میخوندنش و مو هم مورد لعنت بودوم و بوی بد گرفتوم ولی با این وجود باید ادامه میدادوم(وضع مو بدتر بود) چرا چون اگه نمیدادوم اینا به هدفشون میرسیدند و بلدوزری که به پا خواسته بود در مقابل ظلم خاموش میشد بعدشم میان میگن شما که مجبورت نکرده بودند راستم میگن البته حالا اینطوری نیستا حالا خیلی ها به راه اومدند خیلی ها گمراهند بله مو هم خیالت راحت باشه نه بری تو می نشتوم نه می نویسم راحت بری یکی دیگست.مو به لطف خدا راهمو عوض می کردوم و رسواشون میکردوم توی این مواقع!!!باید آدم قوی باشه در چنین مواقعی..
سایتش هم اینه
این آدرسی هیچوقت فیلترینگ نیست!حالا فیلمرو نبینا اینا روزی حلال نیستند!! mybiseda.com
البته میگوم وقتی نظارتی نباشه و هر کی به هرکی این مسائل هم پیش میاد و ناخواسته یا خواسته شیطانی میشیم.
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
jjj
اول بزار بگوم که مو اصلا هیچ آهنگی رو گوش نمیکردوم تا همین چند سال پیش همی یه سال پیش تا بخواد سروم به تنوم بارزه ه ه ه ه مگه اتفاقی البته دوس داشتوم گوشم می کردوم ولی خیلی کم مثلا نکشن دلمو رو اون موقعی که اومده بود دوس داشتوم هم جونوم بودوم با جونیش ولی چه گوش میدادوم؟ محمود کریمی!!! تا اینکه امسال که هم داروم از خدا دور نمیشوم هم راه افتادوم ه ه
خلاصه حرفی توش نبود همی طو گفتوم تا بدونی اونی که اینکارارو می کرد هم چطو بود و احوالات غمگینی داش نه مثل همه بود اینو هم هدفوم شد که بگوم هم الان شد ه ه ه
خلاصه اینکه شما طاقت داری کسی حرف شیطون رو بهت بزنه و تو هم مثلا خوب باشی شیطان هم با تو نباشه هم طاقت داری گوش بدی؟؟ مو که اصلا طاقت یه مسخرگی نداروم چه برسه یکی فحشوم بدن و متناسب با شرایطوم حرف می زنوم آدم خیلی باید قوی باشه که جو شیطانی علیه ش هم حرف بزنن این هم ادامه بده اگه مو بودوم شو و روز میگرفتوم تو خانه میخوابیدوم و تنبل و چاق میشدوم یا فرار می کردوم میرفتوم هر کی از راه برسه حرف شیطون رو تو گوشت تکرار کنه و دیگه بدتر علیه خودت باشه شما یه لحظه هم نمیتونی تصورش کنی چه میشه و میترسی و پناه می بری دنیا علیه ته اینطوری خوب مو هم مجبور شدوم یه خورده خودمو تو دل تبعات باندازوم که یه کم هوامو داشته باشه مو کاری به کار تبعات نداروم گرچه زیرکانه حرف میزنوم و همه چیزایی رو در نظر داروم یا ناخواسته نداروم یا داروم اما حسابشو بوکون چه خواهد شد................
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ffa
مو دلموم نمیخواد که نه خودوم دل به دختری ببندوم ه ه نه دختری به مو دل هم منو تو این موقعتا یه وقت قرار ندینا گفته بروم گفته بروم گفته باشوم تازه مو مریضوم بله بله دیگه بدتر اگه یه دختری عاشق یه مریض بشه که بدتره نیست !!
وای بر حال مردی که توسط زنش درک بشه وای دیگه همه چی تکراری نه؟ نمیشه؟ میشه ها این نظر منه نه منظوروم به زن و مرد غریبه که نسبتی به هم نداشته باشن خوب اگه زن میلش بر این باشه که کاری بری مرد بکنه چه؟ جی کار یک کاری که مرده دوست بره یعنی چه مثلا یک جمله ی بگه بر دل مرد نمیگوم که مرده خوشش بیاد بعد بگه بیا بریم خانه مون از این حرفا ذهنت نره اونجا اون بری اولین بار رخ نخواهد داد بالاخره روبروی مرد و زن بوده و زنه مرده رو درک کرده همین بسه بری گناه حالا مو نمیدونوم توی سیستم نظام ما این اتفاق باید بافته وقتی دنیا دس زناست یا نه اینو نمی دونوم مو اصلا چی کار به ای حرفا داروم مو چی کار به جاسوسی داروم تو خانه ی مردم چه بشه و نشه مو به خودوم کار داشتوم اصلا ه ه ه هم اولشم گفتوم دلوم نمیخواد کسی حرکات موس مویه تعقیب کنه مخصوصا زن باشه تو این موقعیتا من قرار ندین من عاشق میشما بعد یهو بلد نیستم احساسمو بگم یا عمل کنم بدتر میشه..
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
fggfg
ما داریم به چه سمتی میریم؟؟من گرچه بعضی موقعا آگاهانه گناه میکنوم اما اگه از یه مثلا رندی بشنوم که در فلان موقع فلان جا شیطون گولوم زده خوب عکس العمل نشون میدوم و شیومو عوض میکنوم یعنی ا حدی بری خودوم حق پذیروم ولی بعضی نه خیلی ها اینطوری نیستن اگه یکی که میدونه ها بهشون از خیرخواهی بگه اینجای زندگیت شیطان گولت زد میگه به مو چه به این
آدم چه باید گفت؟مو دوست داروم اگه یه نفر کارشناس بدونه یه ذکری بم بگه استقبال هم میکنوم یکی از سر خیرخواهی وارد بشه و چیزی بم بگه قبول هم ممکنه بکنوم اگه بدنوم حق همی حق معلوم نیست تو این زمونه قرآن حق میگویه اگه یکی مثلا پیدا بشه بگه این کارو بکن و فلان کارو کن توبه ات پذیرفته است روی چشم میزاروم می پذیروم قبول میکنوم شما چی به اینا اعتقاد دارین؟
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
gss
مویوم........
هم موضوع خاصی رو نمیخوام باز کنوما
ببین یک بوهایی داره میاد اگه کسی میخواد وقتشو با مو تلف کنه کنه اما مو رو یک نگاهی بانداز مو تا اینجاش تو این وبلاگ که میبینی ظاهرا افکار خودمه دیدوم و و بیشتر خودمه ظاهرا و نخواستوم دیگه مثل قبل بشه خودت که میدانی البته مو هدفوم این نبود که کسی رو باندازوم توی تور اقدر هم بدبین نیستوم ولی وقتی خودشون دلشون میخواد میان تا وقتشونه با مو تلف کنن مو چیکار کنوم؟ مو هم سخته در مورد ایشان صحبت کنوم و هم توی روی دربایستی گیر میکنوم مثل همیشه ی قبلا که همینطور مهره میچیدندو عوض می کردن و مو هم باید با این ها کار می کردوم حالا اگه یه حرفی در مورد خودوم می زدوم فکر می کردن در مورد اوناست ه ه ه ه و وضع خرابتر از این حرفا بود و خودوم خرابتر حالا که فکرش میکنوم میگوم چه آدم پست و شروری بودوم که کار به کار ایشان داشتوم خلاصه بدبینی هم داره تو این وضع شما مثلا یکی رو در نظر بگیر داره استراق سمع میکنه خوب این بدبین نشه خوبه مو ایناره که میگوم در مورد زنا نیستا اونا وضعشون با مو فرق داره و با الان مو نه کاری هم به تابوته خودم داروم داروم در مورد یکی دیگه می گوم که اگه همینطری بخواد وقتشه با مو تلف کنه و منتظر مو باشه راهنمایش کنوم خدا نیاره زمانی که مو بخوم کسی رو راهنمایی کنوم گمراه میشه ها عقل داره خودش اصلا؟ کاری به دوستوم ندارما اینو گفتوما چرا اینطری دوستوم مو رو نگاه میکنه مو اصلا کاری به شما نداروم نرو جون من تو فکر گمراه میشی ها ای خدا مو اصلا قول دادوم زندگی کسی رو نپاشوم و نریزوم وسط اگه ندادوم هم همین الان میدوم ولی چرا اینطوری نگاه میکنه مو کاری به ت نداروم والله چرا اقدر بدبینین به مو مو اصلا چه کنوم الان احساس خطرش کردوم که مهره بچینن و بیان تو زندگی مو وگرنه قبلش خو نداشتوم مو اصلا چی کار کنوم حالا هم میخوام بروم مسافرت چند روزی نیستوم .خدایا خودوم او ایشان خدا بالا پایین کی؟ای خدا
اینو هم بگوم مو بدسابقه وم همه هم میدونن (جان من نرو تو فکر) هر کی بخواد بیاد تو کار مو فضولی کنه مو هم دست بسه نمیشینوم دسته خودومم نیستا از جایی فرمان میگیروم تازه حالا که نگاه میکنوم کلی از فرمانات رو بی محلی میکردوم چون فکر میکردوم کسی که اومه تو فکروم شیطانه و فکرمو قبل از نوشتن میخوانه درصورتیکه چنین تکنولوژی سریع الحسابی شیاطین ندارن که بخوان عکس العمل بدن کو شیطون اصلا خلاصه مو نمیخوام شر باشوم شروم نکنین با هم تا میکنیم درست تغییر رویکرد اقدرا ندین!!!مو رو حالی به حولی نکنین خلاصه....
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
ddddfs
میخوام بگم که آیا پیامبر اکرم(ص) بهترین الگوی توست؟ خوب من بهت میگم نه!!!
هرکسی یه سیروسلوکی داره بله بهترین رفتارها راهنمای توست اما تو باید مثل اون باشی نه حضرت علی (ع) مگه نگفتند که شماها نمی تونین مانند من زندگی کنید ها؟ پس فرق میکنه بهترین راهنماست و بهترین ولی اگه قرار مثلا فیلمشون رو نشونت بدن یا اصلا از نزدیک ببینیشون بالاخره یه نقشی بازی میکنند ولی تو نمیتونی اونو بازی کنی میخوام اینو بگم وگرنه اسوه ی حسنه که هستند و با همین فیلم ها که ساخته میشه راهنما میشی و الگوی 100% رفتاری کار غلطه الگوت باید عقل باشه وگرنه نه اینکه امام زمان اومد باید همه ی زنا بخوان زنش شن یا بخوان زندگیشو همش نشون بدن بالاخره باید یه رفتار داشته باشه و بهترین رفتار در بهترین حالت و بهترین حال و خدا رو در نظر داره نه چیز دیگه ای است و امام زمان با عقل یاریت میکنه ان شاالله نه با دیدنش صرفا هدایت شدی حالا بالاخره هرکس یه شکل داره پس چرا خیلی ها میبینن و نمی شناسند ها؟
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
jhg
تیری به پای مبارک حضرت نفوذ کرد که اصحاب ایشان نتوانستند جز در حال نماز خواندن آن را بیرون بکشانند در حالیکه ایشان دردی را احساس نکرد و نفهمید که چه کرده اند در حالیکه تاب خارج کردنش را در حین عادی نداشت.
این خیلی داستان پند آموزی است و نکته های زیادی داره سوال که چطوری هیچی نفهمید که دارن تیر از پای مبارک در حالیکه یه زمان دیگه توی رکوع گدا رو دید و انگشتر دادند؟ یادمه سوم راهنمایی اینو از معلممون پرسیدم گفت فهمید که دارن بیرون میارن درد رو حس نکرد در صورتیکه اگه داستان دقیق میدونست هیچی اصلا نفهمید!
ایشان با اینکه امام بود در حالت عادی مثل ما و با اون شرایط بدی که تیر لعنه الله علیه داخل پا شده بود تاب خارج کردنش توسط یاران رو نداشت خوب ما نباید بفهمیم که ما هم همینطوریم و شرایطی در این دنیا ممکنه برامون پیش بیاد و فرض کنیم که اومده و بلایی به سرمون رسیده شایدتم حالا پیش اومده که جز با پناه بردن به خدا و با نماز خودمون حل نمیشه تا کی خود اتکایی نباید مشکل ما بد نماز خوندن و حال نداشتن باشه تا مشکلات دیگرمون خودشون رفع بشون؟ نباید کارهامونو واگذار به خدا کنیم؟ نمی دونم رسوندم یا نه من تو کودکیم این داستان عجیب بود برام و میگفتم چنین شرایطی برام پیش خواهد آمد پس باید نمازمو بهتر بخونم وگرنه تیر مشکلات بیرون نمیاد یعنی نمیتونه بیاد هر چقدر هم قوی باشم دنیا کار خودشو میکنه و میترسیدم و سعی می کردم نمازمو بهتر تر بخونم ولی حالا اصلا به این چیزا فکر نمی کنم!!نمی دونم اما چطور یاد این داستان و خودم افتیدم.
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
rgeg
باور کن من قرص خورده بیدم که این حرفها رو زدم وگرنه من چی کاره بیدم؟!
این نوشته ها با من چی کار قرص می خورم میرم تو فضا به زور هم حالا داستانشو تعریف می کنم برات..
ببین من اگه فحش می دم خیلی زرنگ میدونم کجا فحش بدم که دستت به من نرسه خوب اینجا رو کی میشناسه کی میدونه خونه ی من کجاس کجا میخواد منوپیدا کنه؟ هیچ جا دنیا به این بزرگی بگرد تا بگردیم پس خوب این ازین چی میخواستم بگم؟ آره دارو هام!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ببین من که دارو نمیخوردم مامانم گفت بیا فلان دکترو معرفی کردند پدرسگ عجب دکتری هم بود یه قرص قرمز میداد از صبح تا شب باید میخوابیدی و تو خواب زجر کش میشدی چه بلایی به سرت میومد با سردرد شدیدا خوب؟ بلند هم که میشدی از خواب فقط به فکر خودکشی بودی این حس من از این قرصه قرمزه بود که دیگه نخوردمش گفتم من اصلا قرص نمیخوام گفتن بیا بریم دکتر پس گفتم دکتر بگین بیاد خونه خلاصه نرفتم پلیس 110 فرستادن با آمپول و اورژآنس دم در خونمون تا بلاخره تسلیم شدم که بستری بشم اونجا هم فرستادنم توی اتاق ایزوله شاید ندونی همون انفرادی با این تفاوت که دست و پا ها بسنه روی تخت با آمپول که میخواست جلو هم بزنه خلاصه اینکه اینم گذشت تا گفتم من دارو نمیخورم دکتره میگفت حالا میگفت پرستارم ولی روپوش سفید داشت! میگفت که ما اصلا کسانی که دوا نخورند رو اینجا نگه نمیداریم من تعجب کردم که برای چی اومدم پس خلاصه اینکه بهشون گفتم من دوا نمیخورم چون دلم میخواد فحش بدم باورشون نشد!!! خلاصه اینکه دکتره اومد پدرسگ گفت که خوب شوک الکتریکی بدین پرستاره به دادم رسید گفت به پدر و مادرم که بگین ما رضایت نمیدیم شوک بشه بچه مون اینا رو میگم که درس عبرتی بشه برای دیگرونا وگرنه بیکار نیستم هستما آبروی خودمو نمی برم تو که نمی دونی من چه جونوری هستم و خونمون کجاس همینطوری میگم خلاصه اینکه مجبور شدم قرصمو بخورم تا از این زندان یعنی بدتر از زندان فرار کنم البته با دوستایی هم دوست شدم مثلا سیگار بکشیم چه جوری هم یه اتاق داشت اتاق سیگار مخصوص سیگاریا میرفتیم اونجا دوست پیدا میکردیم و حال می کردیم.. خلاصه اومدم بیرون یه مدت گذشت یه یه سال دوسالی دوباره قرصم رو نخوردم و همون دکتر پدرسوخته فرستادم همونجا باز
و من اینا رو گفتم که دیگه نگی خوب قرصت رو نخور به ما چه و از این حرفا نخورم که زندانیم می کنند!
۰۱ تیر ۹۳ ، ۰۵:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی رضائیان
safaf
مسلمون کسی است که در مقابل حق تسلیمه بعضیا متاسفانه اینطوری فکر میکنن که هر کی در مقابل خدا تسلیم شد یه آدم تو سری خور ذلیل بیچاره بی نوااست که رغبت دست خودش نیست و اختیار خودش رو نمیتونه داشته باشه از سر نداری و بیچارگی رفته خودشو گفتم ذلیل کرده تسلیم خدا شده در صورتیکه اینطوری نیست ما نمی دونیم که کی رفته چه طوری تسلیم خدا شده ولی میدونیم که تسلیمی خدا اگر در هر جانبی باشه و کلی و اصلی باشه چه بسا شاید سبب تبعیت دیگر موجودات ازو شد! دیگه نیاز به جن و روح هست؟نه و تسلیم شدن درمقابل خدا عین عزته ما میخوایم مثل آیت الله عظمی فلانی بشیم که فلان کارها و کرامات رو داشت دلمون میخواد رغبت داریم ولی حاظر نیستیم در اولین قدم مطیع خداوند باشیم پس راهی که میریم نفسانی است میره میره تا کجا میره؟
Subscribe to:
Posts (Atom)